مـروری مختـصر بر قوانیـن نانوشتـه خواستـگاری

مـروری مختـصر بر قوانیـن نانوشتـه خواستـگاری


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


با این که مراسم خواستگاری در این دوره نسبت به گذشته خیلی تفاوت پیدا کرده است، اما هنوز هم قوانینی وجود دارد که از خانواده های عروس و داماد انتظار می رود آنها را در نظر داشته باشند و رعایت کنند. گاه خانواده هایی که برای خواستگاری به خانه یکدیگر می روند از قبل با یکدیگر آشنا بوده و همین آشنایی باعث علاقه دختر و پسر و برگزاری مراسم خواستگاری شده است.

ادامه نوشته

شیرین و فرهاد های کوچه خیابانی ما


شیرین قصّه
برهنه نبود تا از مرمر تن
سلاح  وسوسه بسازد
و فرهاد  قصه
از آن فرهاد ها نبود
که در برابر هر تن  مرمرینی
خواهشی احساس کند..

شیزین.jpg

متأسفانه این روز ها دختر های بزک کرده فکر می کنند پسر ها اون هارو برا خودشون می خوان غافل از وسوسه ی درونی. گاهی باید این سوره را بلند خواند :

قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ ، مَلِکِ النَّاسِ ، إِلَٰهِ النَّاسِ ، مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ ، 
الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ ، مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ

ملاکهای ازدواج از دید دکتر هلاکویی

ملاکهای ازدواج از دید دکتر هلاکویی برابری.. شباهت ها و تناسب ها. شباهت خانواده ها .. جذابیت برای همدیگر . پایگاه اجتماعی مشابه . باورها و اعتقاد های مشابه ...

ادامه نوشته

محور موضوعات گفت وگو قبل از ازدواج

آنچه که در مراحل اولیه یک رابطه انجام می‌دهید، در تعیین موفقیت کلی و دوام ازدواج شما نقش بسیار مهمی دارد. در زیر به 7 مسئله مهم که باید قبل از ازدواج حتماً درمورد آن با همسرتان صحبت کنید، اشاره می‌کنیم

1. باید گفتگویی صادقانه درمورد علت دوست داشتن همدیگر داشته باشید.

نمونه سوالات:

چرا می‌خواهی با من ازدواج کنی؟
چه چیزهایی درمورد تو هست که من نمی‌دانم؟
چیزی درمورد من هست که اذیتت کند؟

2. باید چیزهایی که باور دارید "ارزش‌های اصلی" رابطه‌تان را تشکیل می‌دهند با هم مطرح کنید (آنچه در رابطه با همسرتان بیش از هر چیز دیگری برایتان اهمیت دارد).

نمونه سوالات:

چه اعتقادات معنوی داری؟
تا چه اندازه به محترمانه رفتار کردن با همدیگر متعهد هستی؟
صداقت و روراستی تا چه اندازه برای شما مهم است؟

ادامه نوشته

چرا زن و شوهرها دعوا می کنند؟

 
دلیل اصلی و عمده اختلافات و جروبحث های زناشویی را باید در اختلافات فرهنگی دانست و اینکه تعریف ارزش ها از دید هر کدام از زن و شوهرها متفاوت است. بسیار زیاد شاهد هستیم که سردرگمی بین سنت و مدرنیته، محل اختلاف در زندگی زناشویی است. از دیگر عواملی که می توان به آن اشاره کرد، نداشتن مهارت های ارتباطی و حل مسئله در زن و شوهر است. با دانستن مهارت های زندگی، همسران می توانند یکدیگر را به راحتی درک کنند.
یکی دیگر از علل مشاجره و دعوا بین همسران، تلاش برای تغییر دادن رفتارهای یکدیگر است، وقتی یکی از همسران درصدد تغییر رفتار شریک زندگی اش برمی آید، ناخودآگاه باعث می شود که شریکش از خود مقاومت نشان دهد که این مقاومت و سپر دفاعی در دست گرفتن باعث جرو بحث در زندگی می شود.
ادامه نوشته

مشاور ازدواج

مشاوره خانواده - این روزها کارشناسان بسیاری توصیه می کنند که زوج های جوان قبل از آغاز زندگی مشترک حتماً بامشاور معتمد مشورت کنند. این توصیه از آنجا جدی شده که رسانه ها در سال های گذشته آمار نگران کننده ای را در خصوص طلاق زوجین به خصوص در 5 سال اول زندگی مشترک منتشر کرده اند. به همین دلیل است که بحث نیاز جدی به مشاوره قبل از ازدواج برای زوج های جوان مطرح می شود.
 
متاسفانه در کشور ما زوج ها خیلی وقت ها اطلاع کافی از مشاوره هایی که مشاوران در اختیار آنها می گذارند ندارند، یا گاهی احساس می کنند چون به حد مطلوبی از استقلال مالی و خانوادگی رسیده اند، می توانند بدون مشورت با افراد دیگر بهترین انتخاب را داشته باشند.
ادامه نوشته

خانم ها بخوانند...

۱۷ دانستنی جنسی از مردان ؟

اگر دختری در سنین ازدواج هستید، بهتر است مردان را بهتر بشناسید … شناخت روحیه مردان نه تنها مشکلات زوجین را کم می کند بلکه باعث برقراری رابطه بهتر بین آنها می شود. روانشناسانی که نقش جنسیت را در برقراری ارتباط مطالعه می کنند، این ۱۷ نکته را در مورد شناخت مردان با اهمیت می دانند.

۱- مردان در مورد احساسشان صحبت می کنند اما…

مردان ترجیح می دهند در مورد احساساتشان غیرمستقیم صحبت کنند. پس از همسرتان بخواهید برنامه اش را برای تعطیلات آخر هفته بگوید یا اینکه فکر و تصور خود را در مورد شما و اولین باری که شما را ملاقات کرده است، بیان کند. پاسخ او روشن می کند احساسش چیست و اینگونه خود را به شما نزدیک تر می بیند.

ادامه نوشته

رسم همسرداری

 
در جوامع امروز، زندگی انسانها در تمامی ابعاد دستخوش تغییرات سریع و شگرفی شده است. بازتاب ماهیت پیچیده این تغییرات و تحولات در زندگی فردی و اجتماعی افراد کاملا محسوس و ملموس است. ازدواج و زندگی زناشویی و تشکیل خانواده نیز از این قاعده مستثنی نیست. زن و مرد به دلایل متعدد از جمله شناخت ناکافی از یکدیگر، انتظارات و توقعات غیر واقعی از ازدواج و همسر، مشکلات اقتصادی و اجتماعی و مهم تر زا همه فقدان اطلاعات و مهارت های زناشویی لاجرم می بایست مسایل و مشکلات بسیاری را در ایجاد و حفظ و بقای زندگی زناشویی و روابط نزدیک و صمیمانه با یکدیگر تجربه کنند.
 
ادامه نوشته

دروغ های رایج بین زوج های جوان

آیا می دانید به چه دلیل زوج های جوان تمایل به گفتن دروغ به دیگری را دارند؟ در جدیدترین تحقیق روان شناسان مشخص شده است که آقایان در روابط بعد از ازدواجشان بیش از خانم ها دروغ می گویند .
 
اگر یک خانم در طی روز دو مرتبه دروغ می گوید این نسبت در آقایان چهار بار در روز است . بیش از هشتاد و دو درصد خانم ها بعد از دروغ هایی که گفته اند احساس ندامت و پشیمانی دارند اما این درصد در آقایان زیر هفتاد درصد است .
ادامه نوشته

ادامه روابط ناسالم

روابط زناشویی-نامزدی ها و آشنایی های بی سرانجام زیادی هستند که باید در همان روزهای اولیه به پایان برسند اما دو طرف آنقدر بیرون آمدن از این رابطه را سخت می بینند که آن را ادامه داده و به مرحله ازدواج می رسانند.در واقع گاهی بیرون آمدن از روابط عاطفی ناسالم به این سادگی نیست که ما متوجه نقاط ضعف شویم و خیلی منطقی با هم خداحافظی کنیم و به دنبال قسمت خود برویم.
  
اما داشتن آگاهی از اینکه چرا نمی توانید رابطه را تمام کنید می تواند کمک بزرگی برای برخورد منطقی تر با این قضیه باشد.
ادامه نوشته

آیا نامزدمان معتاد است؟

تبسم خورشید

 
 
نامزدی-بحث اعتیاد در سال‌های اخیر در کشورمان یکی از عمده‌ترین مسایل مطرح شده در جامعه است. با وجود آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی ایجاد شده توسط فرد مصرف‌کننده، باید به فرد معتاد به عنوان یک انسان باهمه آرزوها و آمال فردی نگاه کنیم.
 
ادامه نوشته

زمان ازدواج... همسر مناسب

ازدواج را نمي توان محدود به سن خاصي کرد اما براي اين تصميم بزرگ يک دوره طلايي وجود دارد که زودتر يا ديرتر از آن اقدام کردن، شانس موفقيت را پايين مي آورد.
 سن مناسب ازدواج براي زن و مرد وقتي تعريف مي شود که مرد و زن از نظر عقلى و ذهنى به چنان رشدى رسيده باشند که بتوانند به‌راحتى از والدين خود جدا شوند. در واقع به خودکفايى دوران بزرگسالى رسيده باشند و بتوانند جايگاه اجتماعي و شغلي مناسبي پيدا کرده باشند. منظور از جايگاه شغلي و اجتماعي، ثروت و شغل پر درآمد نيست بلکه بدانند چه کسي هستند، چه کاره هستند و قرار است در زندگي چه کاره باشند. کسي که هنوز نمي داند به چه شغلي علاقه دارد يا نمي تواند بگويد حرفه اش چيست و چه کاره است، به بلوغ شغلي و اجتماعي نرسيده است.
 شرط بعدي، صميميت عاطفى و تعهد به شريک زندگي است که بايد با رشد عاطفي و بلوغ در اين زمينه به دست بيايد.
 زن و مرد بايد توانايى تعهد را در مواجهه با فشارهاى قدرتمند بدنى، روانى و محيطى دارا باشند؛ با افراد، در سنين مختلف روابط دوستانه برقرار کنند؛ قدرت پذيرش نقش همسر و به تبع آن پدر يا مادر بودن را از ابعاد مختلف روان‌شناختى و زيستى دارا باشند. سن ازدواج به عوامل مختلفى ارتباط دارد که عبارتند از: بلوغ جسمى و فکرى، توانايى کسب درآمد، پيشرفت تحصيلى و... .
 اعتقاد عمومى بر اين است که بهترين زمان براى ازدواج بعد از بيست سالگى است زيرا در اين سن زندگى افراد از ثبات بيشترى برخوردار خواهد بود و آمادگى پذيرش مسئوليت‌هاى بيشترى را دارند، درصد طلاق در اين افراد به کمترين حد خود مى‌رسد.
 همسر خوب کسى نيست که تمام شرايط ايده آل را داشته باشد، ولى دارا بودن اکثر شرايط چيزي است که بايد به دنبالش باشيد. در مقابل خودتان هم به عنوان يک همسر خوب بايد بيشتر اين شرايط را دارا باشيد. هرکس در بررسى و انتخاب همسر، موارد خاصى را که به نظرش مهم‌تر است برمى‌گزيند. اين شرايط براى همه يکسان نيست و بر اساس خواسته‌هاى فردى تنظيم و بر آن‌ها تأکيد مى‌شود
 ازدواج که رابطه‌اى پايدار و متعهدانه ايجاد مى‌کند، يکى از هيجان‌انگيزترين و مقدس‌ترين پديده‌هاى موجود در زندگى فرد است. پس چنين تعهد طولانى مستلزم آماده‌سازى خويش و رسيدن به سنى خاص براى تعامل روحى، روانى و جسمى است. فرد بايد قبل از ازدواج تعهدى صادقانه احساس کند و براى شناخت خود و طرف مقابل صميمانه بکوشد.
 دوره آمادگى براى ازدواج دوره‌اى است که در آن زوجين بايد به‌منظور درک اهداف و نگرش‌ها و نيز بررسى مسائل خانوادگى، اقتصادى و اميال و آرزوهاى طرفين همديگر را صادقانه و دقيق بررسى کنند. همچنين بحث و مذاکره در اين دوره درباره جنبه‌هاى زندگى مشترک امرى ضرورى است. بنابراين، افراد بايد از بلوغ فکرى و سن مناسب برخوردار باشند و به مسائل مربوط به آن با جديت نگاه کنند.

 
همسر خوب چه کسي است؟
 همسر خوب کسى نيست که تمام شرايط ايده آل را داشته باشد، ولى دارا بودن اکثر شرايط چيزي است که بايد به دنبالش باشيد. در مقابل خودتان هم به عنوان يک همسر خوب بايد بيشتر اين شرايط را دارا باشيد. هرکس در بررسى و انتخاب همسر، موارد خاصى را که به نظرش مهم‌تر است برمى‌گزيند. اين شرايط براى همه يکسان نيست و بر اساس خواسته‌هاى فردى تنظيم و بر آن‌ها تأکيد مى‌شود. مثلاً دخترى بيشتر به صداقت فرد مقابل توجه مى‌کند و دختر ديگرى به خانواده او يا فردى به ظاهر توجه ويژه مى‌کند و ديگرى به دست و دل‌بازى.
 اما در مجموع بايد خط پايه اي براي اين شرايط در نظر بگيريد، مثل بلوغ در زمينه هاي عاطفي، اجتماعي، مالي و رفتاري. و پايبندي به اصول و چهارچوب هاي رفتاري پسنديده مثل اخلاقيات، حسن برخورد و در نهايت مواردي که مورد علاقه شماست و دوست داريد در همسر آينده خود ببينيد. مثل گرايش هاي خاص، علايق خاص، شغل و طبقه اجتماعي و مواردي از اين دست.

همه چیز درباره اختلالات قاعدگی

 همه چیز درباره اختلالات قاعدگی

چرخه قاعدگی طبیعی:

- یک زن بطور طبیعی هر 22 تا 35 روز یکبار قاعده میشود. (بطور متوسط 28 روز یکبار)

- نخستین قاعدگی (MENARCHE) معمولا در سن 9 تا 16 سالگی روی میدهد.(بطور متوسط در سن 13-12 سالگی)

- نخستین قاعدگی معمولا 2 سال پس از ظهور و رشد سینه ها و 6-4 ماه بعد از رشد موهای زیر بغل و ناحیه تناسلی آغاز میگردد.

- قاعدگی در سن 60-45 سالگی متوقف میگردد که یائسگی نامیده میگردد.

- چرخه قاعدگی در دختران تازه به بلوغ رسیده نامنظم میباشد که به مرور زمان منظم میگردد. سیکل قاعدگی در دختران نوجوان از 21 روز تا 45 روز متغییر میباشد.

- چرخه قاعدگی در آستانه یائسگی نیز نامنظم میگردد.

- قاعدگی طبیعی 7-3 روز بطول می انجامد.

- بطور طبیعی در هر قاعدگی 35 تا  80 میلی لیتر خون از بدن دفع میگردد.

- در هر قاعدگی بطور متوسط 16 میلی گرم آهن از بدن دفع میگردد.

- خون دفع شده به همراه بافت تخریب شده لایه پوشاننده رحم برنگ قرمز روشن، قرمز تیره و یا قهوه ای تیره میباشد. خونریزی همراه با لخته های خون کوچک و سیاه رنگ طبیعی است.

- طی قاعدگی خیس شدن 6-5 پد (نوار بهداشتی) و یا تامپون در روز طبیعی است.

- سیکل قاعدگی توسط هیپوتالاموس و غده هیپوفیز کنترل میگردد.

- برای آنکه یک زن از سیکل قاعدگی طبیعی و منظمی برخوردار باشد بایستی عملکرد هیپوتالاموس، غده هیپوفیز، تخمدانها و رحم کاملا طبیعی باشد.

- همچنین آناتومی دستگاه تناسلی زن بایستی نرمال باشد تا خون بتواند بسهولت از بدن دفع گردد.

 

 اختلالات قاعدگی:

1- فقدان عادت ماهانه (آمنوره)(AMENORRHEA):

*اختلالات قاعدگی- آمنوره اولیه: یکی ازاختلالات قاعدگی آمنوره اولیه است و هنگامی ست که دختر نوجوان نخستین عادت ماهانه خود را تجربه نمیکند. (فقدان کامل قاعدگی  در زمان بلوغ).

در صورتی که دختری در سن 16 سالگی قاعده نشده باشد و یا تا سن 14 سالگی صفات ثانویه جنسی در وی پدید نیامده باشد، میبایست به پزشک مراجعه کند. علل آمنوره اولیه بلوغ دیررس میباشد که در دختران ورزشکار و یا خیلی لاغر شایع میباشد. نابهنجاریهای مادرزادی نظیر غیر طبیعی بودن ساختمان اعضای تناسلی و یا فقدان آنها، مسدود بودن کامل پرده بکارت و نشانگان ترنر(TURNER SYNDROME) -اختلالات غدد درونریز، اختلالات  تغذیه ای و بیماریهای عمومی بدن نیز در بروز آمنوره اولیه دخیل میباشند.

*آمنوره ثانویه:یکی از اختلالات قاعدگی آمنوره ثانویه است و هنگامی ست که زن قبلا قاعدگی را تجربه کرده است اما ناگهان قاعدگی  وی قطع می گردد.

 

علل آمنوره ثانویه که یکی از اختلالات قاعدگی است عبارت است از:

1-حاملگی.

2-شیر دهی.

3-یائسگی و یا یائسگی پیش رس(پیش از 40 سالگی).

4-جراحی و برداشتن رحم(هیسترکتومی) و تخمدانها.

5-قطع مصرف قرصهای ضد بارداری و یا دیگر روشهای جلوگیری از بارداری هورمونی.

6-مصرف قرصهای ضد بارداری.

7-تومورهای غده هیپوفیز.

8-اختلالات تغذیه ای نظیر پرخوری عصبی وبی اشتهایی عصبی.

 

 

 

9-مصرف برخی داروها مانند کورتیکواستروئیدها و داروهای ضد افسردگی.

10-اختلالات و نارساییهای تخمدانی. کیست و تومورهای تخمدانی.

11-اختلالات غدد درون ریز نظیر نشانگان کوشینگ(CUSHING`S SYNDROME) که در آن سطح کورتیزول و هورمون آدرنال(فوق کلیوی) افزایش می یابد. و یا کم کاری و پر کاری تیروئید نیز از علل این نوع از اختلال قاعدگی است.

12-استرس ها و تنشهای جسمی و عاطفی. استرسهای ناشی از سفر، شغل و یا امتحان دادن نیز از علل دیگر این نوع از اختلالات قاعدگی است.

13-کاهش سریع وزن.و یا چربی ناکافی در بدن.

14-چاقی و افزایش وزن ناگهانی. میزان زیاد چربی در بدن فرآیند تخمک گذاری را مختل میکند.

15-ورزش و فعالیتهای بدنی شدید، سنگین و مستمر.

16-بیماریهای مزمن نظیر ورم مخاط روده بزرگ(COLITIS)، نارسایی کلیوی، دیابت کنترل نشده، سل، کم خونی و امراض کبدی نیز از علل دیگر این نوع از اختلالات قاعدگی است.

17-شیمی درمانی.

18-بیماریهای مزمن روانی نظیر افسردگی.

19-افزایش هورمونهای پرولاکتین و تستوسترون.

20-مصرف مواد مخدر و روانگردان.

21-باریک بودن گردن رحم.

 

* قطع یک دوره قاعدگی در صورت رد احتمال حاملگی نیاز به مراجعه به پزشک ندارد، اما چنانچه بیش از یک دوره قاعده نشدید حتما به پزشک مراجعه کنید.

 

2- خونریزی شدید طی قاعدگی (منوراژ)(MENORRHAGIA):

منوراژ یکی دیگر از اختلالات قاعدگی است که به خونریزی شدید و طولانی مدت قاعدگی اطلاق میگردد. علائم این نوع اختلال قاعدگی عبارتند از :

1-طول کشیدن قاعدگی بیش از 7 روز.

2-خیس شدن  کامل حداقل یک پد بهداشتی و یا تامپون در یک ساعت و ادامه یافتن این وضع تا ساعتهای متمادی.

3-مشاهده لخته های خونی بزرگ طی قاعدگی.

4-نیاز به تعویض نوار بهداشتی و یا تامپون در طول شب.

5-ایجاد اختلال در فعالیتهای روزمره مانند خرید کردن و به سر کار رفتن.

6-کم خونی (سرگیجه، ضعف عمومی بدن، رنگ پریدگی)

 

علل منوراژ:(اختلالات قاعدگی)

1-از تعادل خارج شدن هورمونها. آندومتر (لایه پوشاننده رحم) بیش از حد توسعه مییابد، بنابراین تخریب و ریزش آن با خونریزی بیشتری همراه است.

2-پر کاری و یا کم کاری تیروئید.

3-فیبروئید رحمی (تومور خوش خیم رحم)

4-پولیپ رحمی (تودهه ای خوش خیم بروی دیواره رحم)

5-کیست رحمی (کیسه های پر از مایع خوش خیم)

6-اختلال در عملکرد طبیعی تخمدانها.

7-عوارض جانبی استفاده از دستگاه داخل رحمی(IUD).

8-حاملگی خارج رحمی (اکتوپیک) و یا  سقط جنین.

9-سرطان گردن رحم و یا تخمدانها.

10-مصرف برخی داروها نظیر داروهای ضد انعقاد خون و ضد التهاب.

11-عفونت و التهاب لگن، رحم و یا مهبل، اندومتریوز (بافت پوشاننده رحم در محلی خارج از رحم رشد می یابد)، نارسایی های کلیوی و کبدی و شیمی درمانی.

12-فعالیت بدنی سنگین و طولانی مدت نیز از دیگر علل این نوع از اختلالات قاعدگی است.

* از آنجایی که منوراژ منجر به کم خونی میگردد مراجعه به پزشک ضروری است.

 

3- لکه بینی و خونریزی بین قاعدگی (متروراژ)(METRORRHAGIA):

یکی دیگر از اختلالات قاعدگی متروراژ است ،لکه بینی و خونریزی خفیف بین پریودها در دختران نوجوان و یا در طی تخمک گذاری در دختران جوان امری طبیعی است اما مشاوره با پزشک توصیه میگردد. لکه بینی و خونریزی بین قاعدگی درزنان 40 سال به بالا میتواند نشانه اغاز دوره پیش یائسگی باشد.

 

علل خونریزی و لکه بینی بین دو چرخه:

1-پولیپ و یا فیبروئید رحم.و اندومتریوز.

2-عفونت مهبل - صدمه وارد شدن به مهبل-خشکی دیواره مهبل به علت کاهش استروژن پس از یائسگی  از دیگر علل این نوع اختلالات قاعدگی است.

3-عوارض زایمان مانند سقط جنین و یا حاملگی خارج رحمی.

4-نوسانات سطح هورمونها.

5-کم کاری تیروئید.

6-قطع ویا از سر گیری مصرف قرصهای ضد بارداری و یا استروژنها.

7-از عوارض استفاده از دستگاه داخل رحمی(IUD) خونریزی خفیف است.

8-مصرف داروهای ضد انعقاد خون.

9-استرس و تنش.

10-شیردهی در زنان شیرده.

11-سرطان گردن رحم.

 

* لکه بینی و خونریزی بین قاعدگی در موارد زیر خطرناک است :

1-در دخترانی که هنوز به سن بلوغ نرسیده اند و یا کمتر از 10 سال سن دارند.

2-در زنانی که بیش از 50 سال سن دارند.

3-لکه بینی خفیف در دوران حاملگی طبیعی است اما هرگونه خونریزی بایستی توسط پزشک ارزیابی گردد.

4-لکه بینی و خونریزی بین قاعدگی دردناک،با حجم زیاد و طولانی مدت.

نکته:مصرف آسپرین مدت زمان و شدت خونریزی را افزایش میدهد بنابراین از مصرف آن خودداری کنید.

نکته:بیماریهای تیروئیدی و یا مصرف قرصهای ضد بارداری از میزان  حجم خونریزی ماهانه شما میکاهند.

 

4- قاعدگی دردناک(دیسمنوره)(DYSMENORRHEA):

دیسمنوره اولیه:یکی دیگر از اختلالات قاعدگی دیسمنوره است، که این نوع از اختلالات قاعدگی شامل انقباضات دردناکی است که با نابهنجاریهای فیزیکی همراه نبوده و معمولا 3 سال پس از آغاز نخستین قاعدگی(بلوغ) در خانمها تجربه میشود. این درد یا همزمان با قاعدگی و یا از چند ساعت قبل و یا 2-1 روز پیش از قاعدگی آغاز میگردد. دیسمنوره اولیه با افزایش سن و یا پس از زایمان کاهش می یابد.

دیسمنوره ثانویه: این درد دارای یک علت زمینه ای بوده و با نابهنجاری جسمی  نظیر اندومتریوز، پولیپ رحمی، عفونت لگن، استفاده از IUD و یا فیبروئید رحمی همراه است.

 

علایم دیسمنوره که نوعی دیگر از اختلالات قاعدگی است عبارت است از:

1-درد مبهم، ضربان دار و شبیه دل پیچه در ناحیه تحتانی شکم.

2-دردی که بسمت پایین کمر و رانها کشیده میگردد.

3-علایم نادر: حالت تهوع و استفراغ-تعریق بدن-سرگیجه-اسهال و یا یبوست-ضعف-افسردگی-اضطراب و تحریک پذیری.

 

علل دیسمنوره اولیه

1- بمنظور کمک به بیرون راندن بافت تخریب یافته رحم، رحم منقبض میگردد. انقباض عضلات رحم توسط پروستاگلاندینها صورت میگیرد. افزایش سطح این شبه هورمونها که در التهاب و درد نقش دارند، دیسمنوره اولیه را پدید می آورد.

2-تنگ بودن گردن رحم.

 

 

عوامل تشدید کننده دیسمنوره:

استرس+کافئین+نیکوتین+ورزش نکردن+تغذیه نامناسب.

نکته: مصرف داروهای ایبوپروفن، ناپروکسن و مفنامیک اسید تولید پروستاگلاندینها را مهار میکند.

 

سایر روشهای تسکین دیسمنوره:

1-کاهش مصرف شکر،سدیم و کافئین.

2-سیگار نکشید و از مصرف الکل خودداری کنید.

3-مصرف مکملهای کربنات کلسیم و ویتامین B6.

4-مصرف استامینوفن.

5-بطور منظم ورزش کنید.ورزش کردن باعث ترشح اندروفین ،که یک مسکن درد طبیعی ست، میشود.

6-حمام آب گرم و یا قرار دادن کیسه آب گرم روی شکم.

7-مصرف قرصهای ضد بارداری از درد قاعدگی به میزان قابل توجهی میکاهد.

 

نشانگان پیش از قاعدگی(PMS):

به مجموعه ای از تغییرات رفتاری،خلقی و جسمی زنان پیش از قاعدگی اطلاق میگردد. نوع شدید این اختلال (PMMD) نام دارد که یکی از اختلالات قاعدگی است و فرد را کاملا ناتوان میسازد.

علایم و نشانگان این نوع از اختلالات قاعدگی : (150 علامت برای این نشانگان از سوی زنان گزارش شده که به مهمترین و شایعترین آنها اشاره میکنیم):

 

1- نوسانات خلقی و رفتاری: افسردگی-تحریک پذیری-خشم ناگهانی-گریه-زودرنجی-افزایش میل جنسی-اضطراب-فراموش کاری-کاهش تمرکز-حساسیت به سروصدا-بی خوابی-خشونت-پرخاشگری-احساس ناامیدی-پریشانی و سردرگمی-بی حوصلگی-کسالت.

 2-تغییرات فیزیکی:حساس شدن و بزرگ شدن سینه ها-احساس نفخ و پف کردگی-میگرن-سردرد-ورم دستها و پاها-کمر درد-کاهش انرژی-ضعف-احساس تهوع-گرفتگی عضلات-تکرار ادرار-افزایش وزن بعلت احتباس آب-تغییر در اشتها-درد مفاصل-ویار به خوردن غذاهای شیرین و یاشور و پر نمک.

3- نشانگان پیش از قاعدگی آسم، آلرژی، صرع و افسردگی را تشدید میکند.


چه مدت بطول می انجامد:

نشانگان پیش از قاعدگی معمولا یک روز قبل از قاعدگی ایجاد شده و به محض قاعده شدن خانمها رفع میگردد.اما آغاز آن در برخی افراد از 7-5 روز قبل و در برخی از 15 روز قبل از قاعدگی بوده که تا موعد  قاعدگی ادامه می یابد.

 

علل نشانگان پیش از قاعدگی:

* علت اصلی آن ناشناخته است اما عوامل زیر را در بروز این اختلال  قاعدگی دخیل میدانند:

1-نوسانات هورمونهای استروژن و پروژسترون.

2-تغییر در انتقال دهنده های عصبی در مغز نظیر:کاهش سطح سروتونین و اندروفین.

3-مصرف الکل و یا نوشابه های گاز دار.

4-کمبود برخی ویتامینها و مواد معدنی.

 

نحوه پیشگیری و درمان:

1-مصرف قرصهای ضد افسردگی نظیر فلوکستین و پاراکستین.

2-مصرف داروی دیکلوفناک.

3-مصرف داروهای ادرارآور(دیورتیکها).

4-استراحت کافی.

5-کاهش مصرف شکر و نمک به خصوص یک هفته قبل از قاعدگی.

6-افزایش مصرف غذاهای پر فیبر، سبزیجات، میوه ها و دانه های کامل.

7-مصرف کلسیم و منیزیوم.

8-مصرف مولتی ویتامین. به ویژه ویتامینها B6 و E.

9-حمایت عاطفی از سوی اطرافیان در تعدیل این حالات بسیار موتر است.

10-مصرف ادرارآورهای (دیورتیکهای) طبیعی مانند: مارچوبه،هندوانه و یا  خیار.  

چند راهکار برای پیشگیری از اختلالات قاعدگی:

1-وزن خود را کنترل کنید.

2-چنانچه از قرصهای ضد بارداری استفاده میکنید آنها را طبق دستور، روزانه در یک ساعت مشخص مصرف کنید. قرصهای هورمون درمانی نیز همین طور.

3-استرس خود را تحت کنترل در آورید.

4-از داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی نظیر IBUPROFEN و NAPROXEN استفاده کنید. چرا که خونریزی قاعدگی را کاهش میدهند. مصرف این قرصها را از روز نخست قاعدگی آغاز و تا پایان قاعدگی ادامه دهید.

5-از مصرف مشروبات الکلی و سیگار خودداری کنید.

6-میان کار و استراحت تعادل برقرار سازید.

7-بطور منظم ورزش و فعالیت بدنی سبک داشته باشید....../

منبع:rdoman


از زندگی چه می خواهید

اگر بخواهیم در هر چیز میانه‌رو و معتدل باشیم باید میانه را بگیریم یعنی 50 درصد عقل و 50 درصد عشق را در این ماجرا دخیل كنیم. این ازدواج‌ها تداوم و تعالی را در كنار هم دارند و با ثبات‌‌ترین هستند. با این اوصاف در جامعه امروز ایران 3 شیوه ازدواج داریم؛ ازدواج‌های همسان، غیر‌همسان و میانه.
 ازدواج‌هایی كه تنها براساس منطق و عقل باشد، ازدواج‌هایی است كه تداوم دارد و با یك شیب آرام از خوشبختی و آرامش ادامه پیدا می‌كند كه این مدل از زندگی را می‌توان هم‌تنی نامید. ازدواج‌هایی كه عقل كمترین میزان تاثیر‌گذاری در انتخاب را داشته و عشق و علاقه محور اصلی تشكیل خانواده بوده است به همسری ختم می‌شود.
در توضیح ازدواج به شیوه میانه باید گفت در این مورد هم 2 شیوه متفاوت دیده می‌شود. یكی این‌كه زوج‌ها با این موضوع كنار می‌آیند كه درصدی از عشق دارند و درصدی از منطق؛ در خیلی از موارد عشق و شور آنچنانی وجود ندارد ولی منطق و عقل حضور پررنگی دارد.
برای ازدواج، شیوه میانه را انتخاب كنید اما 50 درصد عقل را جدی‌تر و مهم‌تر تلقی كنید و به آن اهمیت بیشتری بدهید؛ یعنی همان شیوه سنتی در ازدواج یا همگنی را بیشتر مد نظر قرار بدهید بعد عشق و عاشقی را. چون به محض حضور عشق در ماجرا عقل كور می‌شود.
این‌كه افراد تصمیمی بگیرند بر پایه احساس و بدون توجه به عقل و فاكتورهای مهم همسانی و همگنی، باعث می‌شود بعد از مدتی به راحتی به طلاق فكر كنند؛ به همین دلیل باید ازدواجی بر پایه عقل و شناخت صورت بگیرد تا مقدمه‌ای بر جدایی و طلاق نباشد. مطمئن باشید اگر در ازدواج دقت نظر نباشد به طلاق منتهی خواهد شد.
 
بدانید از زندگی چه می‌خواهید
 
افراد باید بدانند از زندگی چه چیزی می‌خواهند، هرچه اختلاف فاز كمتر باشد میزان درگیری و كشمكش كمتر و آرامش و هماهنگی بیشتر است و به تعبیری زندگی‌شان توالی می‌یابد و هرچه فازها و نظرات متفاوت‌تر باشد، آرامش كمتر است اما ممکن است شما تعالی و شكوفایی بیشتری پیدا کنید و به نقاط مشترک جدیدی برسید.
هرچه میزان عقل یا عشق بیشتر باشد و تناسبی بین این 2 وجود نداشته باشد، حاصل یا برآیند هركدام از این‌ها در زندگی كمتر و بی‌رنگ‌تر می‌شود. هرچه این 2 موضوع به هم نزدیك‌تر و اختلاف كمتر باشد برآیند آن‌ها كه آرامش و تداوم زندگی عاشقانه همراه با تعالی است، بیشتر می‌شود

انتخاب همسر  

انتخاب همسر  

 
مردی قصد ازدواج داشت.مشکل او انتخاب از بین 3 کاندید زن احتمالی بود.او به هر زن 5000 دلار پول داد تا ببیند هرکدام با آن چه کار میکنند
 
اولی ظاهرش را کاملا تغییر داد به یک آرایشگاه تجملی رفت
آرایش جدید کرد لباسهای جدید و زیبا خرید و به مرد گفت که برای اینکه
در نظر او جذابتر باشد این کارها را کرده است چراکه خیلی دوستش دارد
 
مرد تحت تاثیر قرار گرفت
 
دومی به خرید هدیه برای مرد پرداخت.برایش یک دست چوب گلف خرید
به علاوه ابزار جدید برای کامپیوترش و لباسهای گران قیمت
و هنگامی که هدیه ها را به مرد داد گفت که تمام پولش را برای
او صرف کرده چراکه خیلی دوستش دارد
 
مرد تحت تاثیر قرار گرفت
سومی پولش را در سهام سرمایه گذاری کرد و چند برابر پولی که از مرد گرفته بود
عایدش شد.او 5000دلار مرد را پس داد و  برای بقیه پول یک حساب مشترک باز کرد
و گفت میخواهد برای زندگی آینده شان پس انداز کند چراکه خیلی دوستش دارد
 
واضح است که مرد تحت تاثیر قرار گرفت
  


او مدت زیادی را به تفکر درباره اینکه هر زن با پولها چه کار کرده پرداخت
 
 
و سر انجام با زنی ازدواج کرد که سینه های بزرگتری داشت
 
 
مردها همینند.


نکاتی که آقایان در هنگام بارداری خانم ها باید رعایت کنند

در طول بارداری خانم‌ها دوران بسیار طبیعی و در عین‌ حال خاصی را در طول زندگیشان سپری می‌کنند.
در طول بارداری خانم‌ها دوران بسیار طبیعی و در عین‌ حال خاصی را در طول زندگیشان سپری می‌کنند. در طول این دوره، خیلی مهم است که شما—بعنوان یک پدر—فعال و حامی باشید. این مقاله راه‌های مختلفی را به شما نشان می‌دهد که مطمئنتان می‌کند همسرتان حمایت و پشتیبانی شما را درک کرده است.
درگیر شوید
درگیر کردن خود در بارداری همسرتان امری بسیار مهم و اساسی است. مادر آینده باید حداقل ماهی یکبار برای معاینه نزد دکتر برود. همچنین بد نیست که در کلاس‌های ایروبیک مخصوص مادران شرکت کند. حمایت ساده شما با بودن کنارش در طول این زمان‌ها به او نشان خواهد داد که به وی توجه می‌کنید و تنها نیست. به اینکه چه احساسی دارد، اینکه جنین در چه مرحله‌ای از رشد است، و اینکه در ماه‌های آتی چه اتفاقی برای آن خواهد افتاد توجه نشان دهید. به او کمک کنید برای وسائل مورد نیاز و اتاق کودکتان برنامه‌ریزی کنید. هرچه توجه بیشتری به بچه نشان دهید، بیشتر احساس می‌کند که مراقبش هستید.
سلامت
ترک عادات بد در شرایط عادی کاری بسیار دشوار است. باردار شدن هم کمکی به آن نمی‌کند. متاسفانه، این زمانی است که ترک این عادات بیشتر از هر زمان دیگری اهمیت پیدا می‌کند. مخصوصاً کشیدن سیگار برای بچه بسیار خطرناک است—حتی اگر هنوز در رحم باشد. تحقیقات نشان می‌دهد که قرار گرفتن در معرض دود سیگار هم به همان اندازه سیگار کشیدن خود مادر خطرناک است. پس با تشویق او به ترک سیگار و ترک آن توسط خودتان نشان دهید که نگران او هستید.
به او کمک کنید خوب غذا بخورد، به اندازه کافی استراحت کند، و بیش از حد از خودش کار نکشد. کارهای بدیهی مثل نخوردن مشروب یا استفاده نکردن از مواد مخدر هم باید ترغیب شود.
روابط
در طول بارداری بدن زن دستخوش تغییرات زیادی می‌شود. او می‌بیند که شکمش چطور هر روز بزرگ و بزرگتر می‌شود. ممکن است بدنش آب جمع کند. همه اینها درکنار تغییرات هورمونی این معنا را می‌دهد که او به دنبال این است که بفهمد هنوز برای شما جذابیت دارد. یکی از مهمترین و طبیعی‌ترین راه‌ها این است که رابطه صمیمانه و عاشقانه خود را با او حفظ کنید. البته برای ایمنی بهتر است از یکی از راه‌های پیشگیری استفاده کنید. با این ‌وجود، حفظ روابط سالم و فعال راهی بسیار ایمن و مفرح برای القاء این حس به همسرتان است که هنوز برایتان جذابیت دارد. جدا از رابطه فیزیکی، برقرار کردن رابطه احساسی، ماساژ دادن شکمش و نوازش کردن او راهی بسیار خوب برای ایجاد احساس راحتی در اوست.
از تصمیماتش حمایت کنید
و آخر اینکه، حمایت از تصمیمات و انتخاب‌های او در طول دوره بارداری راهی ضروری برای نشان دادن نگرانیتان درمورد اوست. در این دوران انتخاب‌های زیادی مثل شیردهی خواهد داشت. اگر همسرتان تصمیم بگیرد که شیردهی برایش مناسب است وباید آن کار را انجام دهد، باید از تصمیم او حمایت کنید. برای انتخاب اسم کودکتان با هم تصمیم بگیرید. اگر دوست نداشته باشد جنسیت فرزندتان را قبل از تولد با سونوگرافی بفهمد، در این زمینه هم به تصمیمش احترام بگذارید.

سخترین کلمات برای مردها


سخترین کلماتی که یک مرد نمی تواند بگوید
 
 
لطفا کمکم کن
یکی از سخترین کارها برای یک مرد این هستش که اعتراف کنه که همدردی احساسی نیاز داره . همه اونها فکر می کنند که باید محکم باشند پول درآر باشند بی احساس و همه این کلیشه ها ... اعتراف کردن یک مرد به این که من کمک لازم دارم فکر می کنه که اینجوری ضعیف میشه ... خانومها وقتی احساس می کنید آقایون کمی افسرده هستند یا مشکلی دارند، به آرامی و ملایمت بگید که در کنارشون هستید. فقط دونستن این کلمات برای آقایون ارزش زیادی داره.

میتونی ... اون شلوار گل گلی رو دیگه نپوشی یا کمتر بپوشی؟
خب تصور کنید از سرکار برمی گردید و صاف میرید دنبال راحتترین لباس تو خونه ای تون و اون رو می پوشید. خیلی راحته ولی قیافه ای نداره. خب برای یک مرد خیلی سخته که بگه این رو دوست نداره چون باعث میشه شما منفجر بشید!

من احتیاج دارم با رفقام باشم
برخی اوقات آقایون مثل خانمها احتیاج دارند دور از شما باشند البته این به احساسشون در مورد شما ربطی نداره. البته مطمئن باشید نیم ساعتی از وقت فوتبال رو به این فکر می کنیم که شما چقدر بزرگوار هستید.

دوستت افتضاحه
خب فرض کنید آقایون از دوستتون سارا، دختری با جوکهای مسخره، لباسهای مسخره تر و ... بدش میاد. اون این رو نمیگه . اما خب وقتی یه شب مسته ... یا وقتی دعوا می کنید یهو بهتون میگه من نمیتونم دوستت سارا رو تحمل کنم. تعجب نکنید آقایون هستند دیگه! البته ایرادی نداره چون خانمها هم از اکثر دوستای اقایون خوششون نمیاد پس با هم برابر هستند.

دوستت دارم.
خب ... هزارتا دلیل هم بیاریم کافی نیست آقایون اینجوری هستند دیگه ... فقط بهتره خانومها این شکاف رو پر کنند و مطمئن باشند که آقایون پشتشون هستند و به فکرشون.

هدیه ای مناسب برای آقایان

 
 
هدیه ای مناسب برای آقایان
هر چند هیچ هدیه مناسبی وجود ندارد که به وسیله آن بتوان تمام آقایون را راضی نگه داشت، امااین ۶ نکته شما را با ذهنیت خرید هدیه آشنا می کند و به شما کمک می کند هدیه ای را برایشان انتخاب کنید که از ته دل آنرا دوست بدارند.
معمولاً خریـدن کادو برای آقـایـون کــار ساده ای نیست؛ اما باید به این فکر باشیم که معمای "چه چـیز می تـوانـم بـه او هـدیـه بـدهـم کـه دوسـت داشته باشد؟ " را به هر نحوی که شده حل نماییم.
اگر همسری دارید که هر چیزی که فکرش را می کنید، دارد ( البته بجز یک لامبورگینی نیم میلیون دلاری )، یا یک برادر که هر روز سرگرمی هایش را تغییر می دهد، و یا پدری که به شما می گوید هیچ چیز نمی خواهد برایش بخرید – به ویژه چیزهایی که خیلی دوست می دارد – بنابراین در این شرایط، تهیه کادوی مورد علاقه هر یک از افراد مذکور، کار واقعا چالش آمیزی است.
هر چند هیچ هدیه مناسبی وجود ندارد که به وسیله آن بتوان تمام آقایون را راضی نگه داشت، اما این ۶ نکته شما را با ذهنیت خرید هدیه آشنا می کند و به شما کمک می کند هدیه ای را برایشان انتخاب کنید که از ته دل آنرا دوست بدارند.
 
1 - به کارایی فکر کنید نه به احساساتی که القا می کنند
پروفسور " مارگارت راکر " دارای دکترای روانشناسی و متخصص در امور هدایا، معتقد است که: " در روابط میان جنس های مخالف، باید به این نکته توجه داشت که آقایون تصور می کنند کادو تنها یک مبادله اقتصادی است. " در حالی که ممکن است یک خانم از خانه ای پر از گل رز حیرت زده شود، یک مرد، بیشتر از هدیه ای خوشش می آید که بتواند آنرا نگهداری کرده و از آن استفاده کند. حالا به نظرتان چوب های بیلیاردی که ستاره های زیبا روی آن نقاشی شده باشند، و یا یک جفت دمپایی رو فرشی جدید چطور است.
 
2 - ببینید چه می خواهد
همانطور که می دانید خانم ها زمانی که کادویی را می خواهند معمولا در لفافه به آن اشاره می کنند و سعی می کنند با اشاره غیر مستقیم توجه آقایون را به سمت آن جلب کنند، اما آقایون هیچ علاقه ای به انجام این کار ندارند، آنها دقیقا چیزی را که می خواهند، به زبان می آورند.
به جای اینکه وقت خود را تلف کنید و به دنبال یک " سورپرایز " برای آنها باشید، فقط چیزی که آنها می خواهند را برایشان تهیه کنید و خواهید دید که این مطلب آنها را بیش از پیش خوشحال می کند.
نکته اصلی در اینحا این است که ببینید او چه می خواهد و همان را برایش تهیه کنید، نه چیزی که خودتان دوست دارید را بخرید. ( یا چیزی که فکر می کنید برایش مناسب است )
 
3 - به علایق او توجه کنید
ما به دنبال خرید کادویی کاربردی برای آقایون هستیم به همین دلیل باید مطمئن شویم که او به آن علاقه دارد. اگر احساس می کنید به ورزش علاقه دارد، می توانید برایش بلیت های یک مسابقه ورزشی را که دیگر در بازار موجود نیستند را خریداری کنید و یا وسایل ورزشی خاطره آمیز ( مثلا توپ فوتبالی که عکس تیم قهرمان مورد علاقه اش روی آن حک شده باشد ) را برایش تهیه کنید.
مردی که باغبانی را دوست داشته باشد، یک وسیله باغبانی و یا یگ گیاه کمیاب، او را بیش از پیش خوشحال خواهد کرد. آیا او به تماشای فیلم علاقمند است؟ شاید یک DVD Player و یا سیستم صوتی دالبی و یا حتی چند تا CD و DVD برایش جالب تر از هر وسیله ی دیگری باشد.
 
4 - از هدایای معمولی پرهیز کنید
این قانون همانطور که برای خانم ها کاربرد دارد، در مورد آقایون نیز صحت دارد. بیشتر مردم، از جمله آقایون، هیچ ارزشی برای کادوهای رایج و پیش پا افتاده قائل نیستند.
این قبیل هدایا، مانند: جوراب و لباس زیر که هر سال به او می دهید به عنوان کادوهایی " کم ارزش " شناخته می شوند و طرف مقابل احساس می کند که شما برای تهیه آنها هیچ تلاشی نکرده و هیچ زحمتی به خودتان نداده اید؛ به گفته " راکر " همه این نوع کادوها به یک چشم دیده می شوند.
راکر می گوید: " اگر هدیه مورد نظر شما، همان کادویی باشد که در جا رختی نگهداری می کنید، می توانید آنرا به هر کسی که می خواهید بدهید و ارزش خاصی نخواهد داشت. "
5 - چیز جالبی در آن وجود داشته باشد
هر چند تعداد بسیار زیادی از آقایون برای یک کادوی کاربردی ارزش بسیار زیادی قائل می شوند (یک دست لباس کار جدید، لوله آبیاری، و …) اما اگر بخواهیم کلی صحبت کنیم، آقایون بیشتر کادویی را دوست می دارند که برایشان جالب باشد.
البته اینجا یک استثنا هم وجود دارد و مربوط می شود به کسانی که دارای درآمد ثابتی هستند و سن و سالی از آنها گذشته؛ که در این مورد آنها بیشتر چیزی که در حال حاضر به آن نیاز دارند را ترجیح می دهند.
باید چیزی را پیدا کنید که آقایون از آن استفاده کنند، اما در عین حال استفاده کردن از آن نیز برایشان جالب باشد. هدیه شما نباید چیزی باشد که تنها به درد کار بخورد؛ برای مثال اگر برای یک مرد، یک ست کامل جعبه ابزار بخرید، مثل این است که برای یک خانم جارو برقی بخرید، مگر اینکه آقا عاشق مکانیکی باشد و شما هم همان جعبه ابزاری را برایش تهیه کنید که مدتها به دنبالش بوده.
 
6 - از عقلتان هم کمی استفاده کنید
آقایون هم بدشان نمی آید که احساس دوست داشته شدن بکنند؛ یک هدیه متفکرانه به راحتی می تواند در آنها احساس عشق و پشتیبانی را بیدار کند. اما به راستی چه چیز باعث می شود یک کادو متفکرانه جلوه کند؟ پیدا کردن چیزی که او دوست می دارد و به آن علاقمند است.
هر چند وقت یکبار هم می توانید کادویی به او هدیه دهید که خودتان برایش درست کرده باشید، مثل تابلویی که بر روی آن تصویر مورد علاقه اش را نقاشی کرده اید، و یا یک جعبه پر از شیرینی های خانگی که دوست می دارد.

۱۰ نشانه مردی که مورد پسند خانمها قرار نمی گیرد

مرد بودن ساده نیست. اینکه بخواهید مرد غالب باشید سخت تر هم می شود. آنها باحالند. اعتمادبه نفسی عالی دارند. طوری وارد اتاق می شوند که همه نگاه ها را به سمت خود می کشانند. وقتی حرف می زنند، بقیه فقط گوش می کنند. مردهای دیگر دوست دارند با آنها نشست و برخاست کنند. خانمها دوست دارند آنها را مال خود کنند. آنها مردهای غالب هستند. مردان غالب چند خصوصیت خاص دارند. آنها رهبرانی مادرزادی هستند. رهبری می کنند، تامین می کنند و محافظت می کنند (از همسرشان، دوستانشان، هم تیمی هایشان و امثال آن). دنیای همیشه در تغییر، فرصت های زیادی را در اختیار مرد غالب قرار می دهد.
وقتی مردان دیگر تغییر را به چشم بحران می بینند، مرد غالب در عنصر طبیعی خود به سر می برد. او مداوم علت و معلول ها را می بیند و هر فرصت را به مزیتی برای خود تبدیل می کند. او عاشق برنده شدن است و خیلی خوب هم از پس آن برمی آید. او نگران تصویر خود نیست – فقط می خواهد در بازی برنده شود، این بازی هر چه که باشد، و بقیه باید از او پیروی کنند. دیگران از سبک او، حرف زدنش و ظاهرش تقلید می کنند. مرد غالب هیچوقت از کسی تقلید نمی کند. مرد غالب هیچ واهمه ای از جنگ ندارد. او بهترین رهبر روی زمین است.
اما کارهایی هم هست که مرد غالب هیچوقت انجام نمی دهد. در ادامه به ۱۰ خصوصیتی که نشان می دهد مرد غالب نیستید اشاره می کنیم

۱٫ اجازه می دهید نامزدتان پول شام را حساب کند.

مرد غالب همیشه تامین کننده دیگران است. اگر خانمی که همراه اوست بخواهد چنین کاری کند، او به آرامی صورتحساب را می گیرد و می گوید، “این مربوط به من است.” و این اتمام بحث است.

۲٫ هیچوقت عذرخواهی نمی کنید، حتی وقتی اشتباه کرده اید.

مرد غالب خیلی راحت اشتباه خود را می پذیرد و می گوید، “من اشتباه کردم. معذرت می خواهم.” و درصورت امکان اشتباه خود را جبران می کند.

۳٫ به دنبال تایید دیگران هستید.

مرد غالب هیچوقت منتظر تایید کسی نیست. اصل خودِ اوست.

۴٫ غیبت می کنید.

درمورد رئیستان، همکارتان، دوستتان، نامزدتان. از بیان کردن نقص های دیگران و حتی مسخره کردن آنها باکی ندارید. مرد غالب هیچوقت به اطرافیان خود خیانت نمی کند. لازم نیست که با کوچک کردن دیگران خود را بزرگ کند.

۵٫ ترس شما بحران است.

عنصر طبیعی مرد غالب تغییر است. تغییر سریع چالشی جالب برای اوست. او می توانید خیلی سریع وضعیت را بررسی کند، تا جاییکه زمان به او اجازه می دهد تلاش خود را به کار گیرد و اگر وقت نداشته باشد، برحسب تجربیات قبلی اقدامات لازم را قاطعانه انجام می دهد.

۶٫ قبل از اینکه فکر کنید عمل می کنید.

مرد غالب با سرعتی فوق العاده عمل می کند اما همیشه قبل از اینکه وارد عمل شود، خوب فکر می کند.

۷٫ تقصیر را به گردن دیگران می اندازید.

مرد غالب مسئولیت اعمال و رفتارهای خود را می پذیرد.

۸٫ دروغ می گویید.

به رئیستان، دوستتان، نامزدتان. مرد غالب دروغگو نیست. او مردی راسخ است و حرف هایش را رک و راست می زند. لازم نیست برای اشتباهی که کرده است دروغ بگوید. او همیشه کاری را انجام می دهد که درست است.

۹٫ برای جلو افتادن به دیگران خیانت می کنید.

مرد غالب هیچوقت به اطرافیان خود خیانت نمی کند.

۱۰٫ به دیگران قلدری می کنید.

مرد غالب فقط در مواقع لزوم وارد جنگ می شود و اگر مسئله جدی باشد برای اینکه با یک نفر قوی تر، بزرگ تر و با موقعیتی بهتر از خودش وارد جنگ شود تردید به دل راه نمی دهد. و به خاطر اراده اش، احتمال اینکه برنده باشد بسیار زیاد است.

به این مردان اعتماد نکنید

این پسران هرگز با شما ازدواج نمی کنند !

 

 

 

عده زیادی از دختران برای همرنگی با دوستان و فاصله گرفتن از سنت ها، به درخواست های دوستی پاسخ مثبت می دهند و امیدوارند که این دوستی به ازدواج ختم شود.
 
ازدواج های امروزی، فرد محور تر است. یعنی دختر و پسر پیش از آنکه پای خانواده ها به میان بیاید، تصمیم به شناخت همدیگر می گیرند و وقتی مطمئن شدند این آشنایی عاقبت خوبی در پی خواهد داشت، ماجرا را رسمی و علنی می کنند. این آشنایی برای عده ای جدی است و برای عده ای بیشتر فرم دوستی های گذرا را دارد که شاید به ازدواج ختم شود و شاید هم نه!
 
تفاوتی که بیشتر در دختران و پسران در اوایل جوانی به جشم می خورد در مورد هدف از رابطه دوستی با جنس مخالف است. دختران معمولا تصور می کنند که برای یافتن همسر مناسب باید در یک رابطه احساسی با پسران دخیل شوند. اما واقعیت این است که در اکثر مواقع پسرانی طالب ارتباط دراز مدت، پنهانی، و احساسی و عاطفی با دختران هستند که شرایط ازدواج را ندارند و مایلند این خلاء را با یک رابطه دوستانه با یک یا چند دختر پر کنند و برای این کار از دادن قول ازدواج ابایی ندارند.
 
عده زیادی از دختران برای همرنگی با دوستان و فاصله گرفتن از سنت ها، به درخواست های دوستی پاسخ مثبت می دهند و امیدوارند که این دوستی به ازدواج ختم شود. در این شرایط، طولانی شدن دوستی، عمق گرفتن آن و نزدیک شدن بسیار زیاد دختر و پسر به هم، برای دختران معنای قطعی شدن ازدواج را دارد. مثلا دختر خانمی فکر می کند حالا که 6 سال با یک نفر دوست بوده، امکان ندارد بتواند بدون او زندگی کند و بی شک طرف مقابل هم او را برای ازدواج در نظر دارد. این در حالی است که از نگاه پسرها ( اگر نگوییم همه، باید بگوییم اکثریت قریب به اتفاق آنها ) طولانی شدن یک رابطه دوستی که خانواده ها از آن اطلاع ندارند، به معنی گذرا بودن آن رابطه است و به محض فراهم شدن شرایط ازدواجشان، یا به محض آنکه با فردی موجه تر و مناسب تر از شما رو به رو شوند، رابطه دوستی شان را خاتمه می دهند.
 
راه چاره چیست؟
 
1 - بدون پنهان کاری و وعده و وعید باید موضوع را با خانواده ها در میان بگذارید.
 
2 - بهتر است علنی شدن رابطه در روزهای اول آشنایی باشد در غیر این صورت حداقل یک ماه بعد از آشنایی و کسب شناخت مقدماتی از همدیگر موضوع را به خانواده ها اطلاع داده و بقیه شناخت تان را به دوران نامزدی رسمی یا غیر رسمی واگذار کنید.
 
3 - اگر شرایط یکی از طرفین برای ازدواج یا رسمی شدن نامزدی آماده نیست، از همان ابتدا موعدی را برای علنی کردن رابطه مشخص کنید. مثلا دو ماه، سه ماه یا 6 ماه بعد. متناسب با این موعدی که در نظر گرفته اید، شدت و عمق رابطه یا میزان دیدارها و صحبت ها را تنظیم کنید تا رابطه تان همیشه تحت کنترلتان باشد و زیادی عمیق نشود.
 
به این مردان اعتماد نکنید
 
کسانی که از دوران آشنایی چنین رفتارهایی دارند، نه تنها قابل اعتماد نیستند، بلکه شما را برای ازدواج هم در نظر ندارند:
 
1 - به جای شناخت منطقی شما، سراغ جنبه های احساسی رابطه می رود.
 
2 - از آشنایی با خانواده شما طفره می رود.
 
3 - عفت را زیر پا می گذارد، درخواست های نامشروع دارد یا درباره مسائل جنسی، تحریک کننده و نا متعارف با شما صحبت می کند.
 
4 – مایل است آشنایی تان طولانی شود و برای آن زمان مشخصی را اعلام نمی کند.
 
5 – به شما می گوید که درگیر یک رابطه اجباری شده و خانواده اش دختر دیگری را برای او در نظر گرفته اند اما او مایل است از او فرار کند و شما را به همسری برگزیند.
 
6 - هر روز یک بهانه برای علنی کردن رابطه دارد و امروز و فردا می کند: درسم تمام شود، سربازی بروم، کار پیدا کنم، پس انداز داشته باشم، موافقت خانواده را جلب کنم و...

دروغگو کیست؟ مرد یازن"؟

 
بعد از ازدواج آقایان دروغگو ترند یا خانم ها ؟!
 
در یک تحقیق روانشناسی مشخص شده است که معمولا زوج های جوان دروغ های مشخص و مشهوری به یکدیگر می گویند که با هم به آنها می پردازیم .
 
آیا می دانید به چه دلیل زوج های جوان تمایل به دروغ گفتن به یکدیگر را دارند؟
 
در جدیدترین تحقیق روان شناسان مشخص شده است که آقایان در روابط بعد از ازدواجشان بیش از خانم ها دروغ می گویند .
 
اگر یک خانم در طی روز دو مرتبه دروغ می گوید این نسبت در آقایان چهار بار در روز است . بیش از هشتاد و دو درصد خانم ها بعد از دروغ هایی که گفته اند احساس ندامت و پشیمانی دارند اما این درصد در آقایان زیر هفتاد درصد است .
 
اکنون به این دروغ ها می پردازیم :
 
1. خانم ها نیز همانند آقایان مایل به مخفی کردن احساسات درونی شان هستند و زمانی که ناراحت هستند و از آنها دلیل را جویا شوید می گویند موضوع خاصی نسیت تنها حوصله ندارند یا اینکه سرشان درد می کند . چرا همه دردها و احساسات را در خود می ریزد ، با همسرتان مطرح کنید تا بتوانید ساده تر با این موضوع کنار بیاید .
 
2. آقایان اگر نخواهند موضوعی را بگویند معمولا اینقدر دروغ می گویند و همه چیز را به هم می بافند که همسرشان سوالی را که پرسیده بود فراموش می کند . بهتر نیست به جای مخفی کاری ، موضوعی را که باعث آزار شما شده است را با همسرتان در میان بگذارید .
3. خانم ها گاهی شیطنت می کنند و مقداری پول از کیف جیبی همسرشان بر می دارند . زمانی که همسرشان می گوید پول از کیف پول من برداشتی ؟ با قطعیت کامل و مصرانه این موضوع را نهی می کنند و می گویند حتما گم کرده ای یا چیزی خریده ای که فراموش کرده ای و از این نوع پاسخ ها . اما بهتر است به این موضوع اعتراف کنید و به همسرتان بگوئید مقدار پولی که به شما می دهد کم است و نیاز به پول بیشتری دارید به جای اینکه همسرتان را به خودتان مشکوک کنید .
 
4. آقایان هنگامی که در مکانی هستند و نمی خواهند که هسرشان متوجه شود کجا هستند ، همیشه موبایل خود را از دسترس خارج می کنند یا اینکه هنگامی که همسرشان تماس می گیرد می گویند که " گوشیم آنتن نمی ده ... چی ... الو .. " و بلافاصله تلفن را قطع می کنند . آیا می دانید این رفتار شما ، برای رابطه زناشویی تان یک سم است ؟ و فقط باعث می شود که همسرتان به شما مشکوک شود و زندگی تان تا مرز طلاق پیش رود .
5. خانم ها خواسته های فراتر از توان و قدرت اقتصادی همسرشان دارند و باعث می شوند که همسرانشان به آنها دروغ بگویند . به کرات دیده و شنیده ایم که طلا یا جواهراتی که داماد به عروس هدیه داده است ، تقلبی بوده اند یا به قیمتی که داماد مدعی بوده است ، خریداری نشده اند .
 
چرا داماد باید همچین دروغی را مطرح کند ؟
 
زیرا خواسته های عروس بسیار بالاست . پس اگر می خواهید از همسرتان دروغی نشنوید توصیه می کنیم خواسته های خود را تا حد و سطح اقتصادی او کاهش دهید .
6. درمورد آقايان :خانه تان پر از مهمان است اما مهمان هایی که شما دوست ندارید و تمایل دارید که دیرتر به منزل برسید ، بهانه های مختلفی را بیان می کنید ، جلسه کاری پیش آمد ، در ترافیک ماندم و ....
 
به جای بهانه های مختلف، خیلی صریح به همسرتان بگویید به دلیل اینکه به دیدن این افراد تمایلی ندارید پس دیرتر به منزل برمیگردید .
 
7. خانم ها تا کوچکترین مخالفتی از جانب همسرشان می بینند خودشان را به مریض بودند می زنند ، " وای میگرنم اوت کرد ، وای سرم داره گیج میره ، فشارم افتاد و .... "
 
تا چه زمانی می خواهید به این نقش بازی کردن ها ادامه بدهید ، گفتگوی مصالمت آمیز بیش از هر حرکتی پاسخ می دهد .
 
8. هنگامی که خانم ها خرید های گران قیمتی را انجام می دهند و برای اینکه همسرشان با آنها مخالفتی نکند می گویند : " این بلوز را تازه در حراج این مغازه خریدم ، قبلا گرون تر بود ، .....
به همسرتان بگویید با وجود اینکه قیمت بالایی داشت ولی به دلیل اینکه دوست داشتم این بلوز را داشته باشم ، خریدم .
در انتها به تمام زوج های جوان توصیه می کنیم از دروغ گفتن به یکدیگر بپرهیزند زیرا هیچ صحبت و کلامی مانند دروغ شما را به دیگری بدبین نمی کند ، گاهی شک و سوء ظن ها شما را تا مرز طلاق سوق می دهد .


دام‌های پنهان ازدواج

 
 
دختر جوانی را تصور کنید که در خیابان با مردی آشنا می شود و با دیدن كارت ویزیتی كه روی آن نام و نام خانوادگی مرد همراه با عنوان دكتر نوشته شده، او را باور می كند و با این خوش باوری كه «از من خوشش آمده بود و می گفت قصد دارد به خواستگاری ام بیاید» به او نشانی و شماره تلفن خانواده اش را می دهد.
دادن نشانی و شماره تلفن خانواده به خواستگاری تصادفی كار بدی نیست. بهتر از رفت و آمد با مرد فریبكار بدون اطلاع پدر و مادر و دور از چشم آنهاست. به شرط آنكه بزرگترها، چنان كه از آنها انتظار می رود، مثل دختر یا پسر جوان شان اسیر احساسات نشوند و با عقل و درایت به بررسی و تحقیق بپردازند.
آقای دكتر سعید كه بعداً معلوم می شود راننده وانت باری است با شغل باركشی، با چرب زبانی تمام پس اندازهای دختر ساده دل را به عنوان راه اندازی مطب می گیرد و فراری می شود تا با پول های دیگری كه از همین راه به دست آورده برای خود پژو 206 بخرد...
خودتان را جای این دختر بگذارید. شما چطور در دام چنین شیاد عاشق پیشه ای نمی افتید؟ در جامعه ما، شما برای گزینش همسر با سه چالش بزرگ روبه رو هستید.
 
1-ملاكها و معیارهای همراه و همسفر مناسب كدامند؟
2- چه روش های علمی و معتبری برای تشخیص ملاك ها داریم؟
3- كجا می توان سراغ همسفر زندگی را گرفت؟
اگرچه خیلی از عشق ها به زعم دختران و پسران پاک و سالم است، اما در موارد زیادی شما دام هایی که برایتان پهن شده را نمی بینید. نه این که کم توجه باشید، کم تجربه باشید یا ساده لوح به نظر برسید؛ بلکه به یک دلیل ساده که شما اساسا توانایی تشخیص افراد بیمار از سالم را ندارید
بگذارید اول به آخرین سوال پاسخ دهیم. در جامعه ما عرصه ها و راه های خواستگاری و پیدا شدن همسر آینده بر سه دسته اند.
الف- سنتی: نزدیكان پسر، به ویژه مادر او، دختری را از خانواده ای برمی گزیند و سپس پسر خود را برای دیدن، گفت وگو و خواستگاری به خانه دختر می برد. مراحل بعد با اطلاع و زیر نظر خانواده ها طی میشود.
ب- آشنایی در محل كار و تحصیل: دختر و پسر مدتها در محل كار و تحصیل با هم آشنا هستند و شناختی نسبی از هم دارند. به طور معمول، پسر مادر و پدر خود را در جریان آشنایی و علاقه اش قرار می دهد و آنگاه در صورت موافقت والدین دو طرف، مراحل خواستگاری تا ازدواج ادامه می یابد.
ج- آشنایی ها و دوستی های دختر و پسر بدون آگاهی خانواده ها از طریق اینترنت و چت، تماس های تلفنی اتفاقی، برخوردهای بدون شناخت قبلی در خیابان، كوه، مجالس دوستانه، دانشكده ای غیر از محل تحصیل یكی از دو نفر و سفرهای تفریحی و زیارتی؛ پس از مدتی پنهان كاری و وابسته شدن عاطفی به یكدیگر، خانواده هابه طور تصادفی و یا به اجبار پسر یا دختر در جریان قرار می گیرند و كار به درگیری و خواستگاری تحمیلی كشیده می شود.
مسلما روش اخیر، بیش از روش های دیگر تنش زا، پرآسیب و نگران كننده است. ناآگاهی از معیارهای اصلی همسرگزینی و به خصوص ناآشنایی با روش های تشخیص معیارها و ملاك ها در هر سه شیوه مشترك است.
واقعیت این است که اگرچه خیلی از عشق ها به زعم دختران و پسران پاک و سالم است، اما در موارد زیادی شما دام هایی که برایتان پهن شده را نمی بینید. نه این که کم توجه باشید، کم تجربه باشید یا ساده لوح به نظر برسید؛ بلکه به یک دلیل ساده که شما اساسا توانایی تشخیص افراد بیمار از سالم را ندارید.
در یک رابطه دوستی، شما به احتمال زیاد جذب چرب زبانی، جذابیت ظاهری، رفتار متواضعانه و با احترام و محبت بی حد و حصر طرف مقابل می شوید. اما همین ویژگی ها می تواند نشان دهنده یک فریبکاری بزرگ باشد که شما در یک رابطه دوستانه و فانتزی نمی توانید به آن پی ببرید.
روانشناسان که می گویند: «ویژگی اصلی افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی، بی اعتنایی و تجاوز به حقوق دیگران است كه از كودكی یا اوایل نوجوانی آغاز می شود و تا بزرگسالی ادامه می یابد... اشخاص مبتلا به این اختلال برای آرزوها و حقوق یا عواطف دیگران احترامی قائل نیستند. آنها اغلب برای كسب منفعت شخصی یا لذت دست به فریبكاری یا تقلب می زنند ». (برای مثال، برای به دست آوردن پول، برقراری روابط جنسی یا كسب قدرت).
آنها ممكن است به طور مكرر دروغ بگویند، برای خود نام مستعار برگزینند، كلاهبرداری و یا تمارض كنند... این افراد ممكن است قربانیان خود را به دلیل احمق بودن، ناتوانی یا اسیر سرنوشت بودن سرزنش كنند...
آنها ممكن است جاذبه دروغین و سطحی داشته و كاملاً حراف و دارای قدرت كلامی خوبی باشند.
فقدان همدلی، خودارزیابی كاذب، و جاذبه سطحی و ظاهری ویژگیهایی است كه به طور رایج در تعاریف سنتی جامعه ستیزی گنجانده شده است.
همسرگزینی به صورت تصادفی و اتفاقی (در خیابان، با چت، محفل دوستانه، كوه... )وارد شدن در دنیایی تاریك و پرابهام است.
ای بسا ابلیس آدم رو كه هست         پس به هر دستی نباید داد دست
گفت وگوهای پیش از ازدواج برای تشخیص صفات پنهان فرد و ایده ها و هدف های او برای آینده به كار می آید. یک رابطه وقتی در شرایط واقعی اتفاق می افتد، یعنی خانواده دخیل اند، خواستگاری رسمی و تحقیق وجود دارد، می تواند ابعاد خود را نشان دهد. شما در ازدواج بیش از هر كار دیگری، به مشاوری آگاه و دلسوز نیاز دارید كه نماینده عقل شما باشد، وگرنه احساس را خودتان دارید و با پیروی كردن تنها از آن، به پرتگاه عشقی آتشین و نافرجام پا می گذارید.
برخورداری از ظاهری آراسته و داشتن مهارتهای ارتباطی، پسندیده و زمینه ساز موفقیتهای اجتماعی است اما یادمان باشد با ظاهر و كلام یك انسان نمی توان پی به شخصیت او یعنی صفات نسبتاً ثابت و پایدارش پی برد.

زوج های ایرانی حتما در کنار هم بخوانید!!!!!!!!

عشق من ! بیا متفاوت باشیم...



عشق من ! بیا متفاوت باشیم...


مخواه که هر چه تو دوست داری، من همان را، به همان شدت، دوست داشته باشم. و هر چه من دوست دارم، به همان گونه، مورد دوست داشتن تو نیز باشد...
همسفر!
در این راه طولانی
که ما بی خبریم
و چون باد می گذرد،
بگذار خرده اختلاف هایمان، با هم باقی بماند
خواهش می کنم !
مخواه که یکی شویم
، مطلقا یکی.
مخواه که هر چه تو دوست داری، من همان را، به همان شدت، دوست داشته باشم.
و هر چه من دوست دارم، به همان گونه، مورد دوست داشتن تو نیز باشد.
مخواه که هر دو، یک آواز را بپسندیم.
یک ساز را، یک کتاب را، یک طعم را، یک رنگ را
و یک شیوه نگاه کردن را.
مخواه که انتخابمان یکی باشد، سلیقه مان یکی، و رویاهامان یکی.
هم سفر بودن و هم هدف بودن، ابدا به معنی شبیه بودن و شبیه شدن نیست.
و شبیه شدن، دال بر کمال نیست. بلکه دلیل توقف است.
عزیز من !
دو نفر که عاشق اند، و عشق آنها را به وحدتی عاطفی رسانده است؛
واجب نیست که هر دو صدای کبک، درخت نارون، حجاب برفی قله ی علم کوه، رنگ سرخ و بشقاب
سفالی را دوست داشته باشند.
اگر چنین حالتی پیش بیاید، باید گفت که یا عاشق زائد است یا معشوق.
و یکی کافیست.
عشق، از خودخواهی ها و خود پرستی ها گذشتن است.
اما، این سخن به معنای تبدیل شدن به دیگری نیست.
من از عشق زمینی حرف می زنم، که ارزش آن در "حضور" است،
نه در محو و نابود شدن یکی در دیگری.
عزیز من !
اگر زاویه دیدمان نسبت به چیزی یکی نیست، بگذار یکی نباشد.
بگذار در عین وحدت مستقل باشیم.
بخواه که در عین یکی بودن، یکی نباشیم.
بخواه که همدیگر را کامل کنیم، نه ناپدید.
بگذار صبورانه و مهرمندانه، درباب هر چیز که مورد اختلاف ماست، بحث کنیم.
اما نخواهیم که بحث، ما را به نقطه ی مطلقا واحدی برساند.
بحث، باید ما را به ادراک متقابل برساند، نه فنای متقابل.
اینجا، سخن از رابطه ی عارف با خدای عارف در میان نیست.
سخن از ذره ذره ی واقعیت ها و حقیقت های عینی و جاری زندگیست.
بیا بحث کنیم.
بیا معلوماتمان را تاخت بزنیم.
بیا کلنجار برویم.
اما سرانجام نخواهیم که غلبه کنیم.
بیا حتی اختلافهای اساسی و اصولی زندگی مان را، در بسیاری زمینه ها، تا آنجا که حس می کنیم
دوگانگی، شور و حال و زندگی می بخشد،
نه پژمردگی و افسردگی و مرگ،... حفظ کنیم
من و تو، حق داریم در برابر هم قد علم کنیم.
و حق داریم، بسیاری از نظرات و عقاید هم را نپذیریم، بی آنکه قصد تحقیر هم را داشته باشیم.
عزیز من !
بیا متفاوت باشیم ...

این دست نوشته بخشی از یكی از نامه‌های نادر ابراهیمی - داستان نویس معاصر ایرانی - به همسرش بود. توصیه می کنیم كه همه زوج‌های ایرانی این نامه را چندین و چند بار و نه به ‌تنهایی بلکه با هم و در كنار یكدیگر ‌بخوانند.

چرا مردان و زنان همدیگر را درک نمی‌کنند؟

چرا مردان و زنان همدیگر را درک نمی‌کنند؟

هرازگاهی این جمله را از دهان خانم‌ها و آقایون می‌شنوید، "من واقعاً درکش نمی‌کنم!" واقعیت این است که گفته قدیمی زنان ونوسی و مردان مریخی حقایق زیادی در خود دارد. دلیل آن این است که گاهی حس می‌کنیم مردان و زنان هرکدام واقعاً متعلق به سیاره‌هایی جدا هستند و به نظر می‌رسد هیچ وجه تشابهی با هم ندارند. متاسفانه قسمت بد ماجرا این است که هر دو این گروه‌ها باید یاد بگیرند که چطور در کنار هم زندگی کنند. اما چرا واقعاً مردان و زنان همدیگر را درک نمی‌کنند؟

پاسخ این سوال این است که مردان و زنان کاملاً با هم متفاوت هستند و درنتیجه موقعیت‌ها را به طرق متفاوت از هم می‌بینند و درمورد آن فکر می‌کنند. مردان معمولاً براساس دیدگاه و ایده‌های خودشان درمورد موقعیتی تصمیم‌گیری می‌کنند که این کاملاً با نظر خانم‌ها متفاوت است. اما به خاطر اینکه زنان و مردان با هم متفاوت هستند، دلیل نمی‌شود که نتوانند با هم کنار بیایند و زندگی کنند. یکی از شاخصه‌های بارز انسان‌ها این است که می‌توانند یاد بگیرند و با محیط خود سازگار شوند. و برای کسانیکه نمی‌توانند این مسئله را درک کنند، خوشبختانه منابع و افراد زیادی هستند که می‌دانند چه باید کرد و می‌توانند مشاوره‌های خوبی بدهند.

مهمترین عنصر برای داشتن یک رابطه خوب و موفق بدون شک داشتن ارتباط قوی است. اگر بتوانیم یاد بگیریم که ارتباطات و مکالماتی موثر داشته باشیم، نه‌تنها روابطمان بهتر خواهد شد بلکه زندگی روزمره‌مان نیز رنگ و بوی بهتری خواهد گرفت. ازاینرو بهتر است قبل از هر چیر مهارت‌های ارتباطی خود را تقویت کنید.

بااینکه این تنها عنصر مهم در یک رابطه خوب و موفق نیست اما یکی از مهمترین آنهاست. اگر بتوانید ارتباط قوی را با یادگیری حساس‌تر بودن به نیازهای دیگران ترکیب کنید، مطمئناً می‌توانید رابطه‌ای عالی و موفق داشته باشید. اگر بتوانید نیازهای خود را با کسی که دوست دارید در میان بگذارید آنوقت می‌توانید آنها را از وجود آن نیازها مطلع کنید، درغیراینصورت آن فرد چطور باید از خواسته‌های شما باخبر شود؟ و وقتی فرد مقابلتان نیازهای خود را مطرح می‌کند، اگر بتوانید درک کنید و نسبت به آنها حساس باشید، می‌توانید بهتر با آنها کنار بیایید و تصمیمات درستی بگیرید که خوشبختی هر دوی شما را تضمین خواهد کرد.

البته همه آدمها متخصص در این مسائل به دنیا نیامده‌اند و یادگرفتن تکنیک‌ها و استراتژی‌های مفید در این زمینه نیازمند تمرین و تلاش بسیار است. با مشاوره گرفتن از کسی که به او اعتماد دارید و عقل سلیم خود، می‌توانید این کار را انجام دهید. به خاطر داشته باشید که با گذشت زمان افراد تغییر می کنند، بنابراین بودن در یک رابطه نیازمند یادگرفتن مداوم و تطابق‌پذیری با گذشت زمان است. هرچه در این مسئله پیشرفت کنید، رابطه‌ بهتری خواهید داشت. افراد زیادی هستند که می‌توانند اینکار را انجام دهند و هیچ بهانه‌ای ندارید که شما هم یکی از آنها نباشید. سعی کنید همیشه مثبت‌اندیش باشید و هیچوقت دست از تلاش نکشید. اگر واقعاً چیزی را بخواهید مطمئناً آن را به دست خواهید آورد.

فاصله مناسب بین عقد تا عروسی

 
خانواده های سنتی اعتقادی به طولانی شدن عقد ندارند اما این روزها خانواده های زیادی را می بینید که ترجیح می دهند بین عقد و عروسی فرزندانشان چند ماه فاصله باشد تا در این زمان هم عروس و داماد شناخت بیشتری نسبت به یکدیگر پیدا کنند و هم به وضعیت با ثبات تری برسند و مقدمات مراسم ازدواجشان را فراهم کنند.
 
اما در جایی که صحبت درباره فاصله مناسب بین عقد تا عروسی است، همسران جوان و والدین باید به چند نکته توجه داشته باشند.
1- اگر زوج آشنایی قبلی خوبی ندارند، باید این فاصله بیشتر باشد تا شناخت ها کامل تر شود. منظور آن است که دختر و پسر بتوانند در این مدت توانمندی ها، سلیقه ها، نقاط قوت، آداب و اعتقادات همدیگر را بشناسند. اما اگر به واسطه رفت و آمدهای فامیلی و خانوادگی و یا صحبت هایی که خود زوج پیش از ازدواج با هم داشته اند با همدیگر آشنایی دارند، مناسب نیست که این فاصله زیاد باشد، به خصوص اگر دو نفر با هم مشکلی ندارند.
 
2- طولانی شدن دوران عقد و ادامه پیدا کردن آن بعد از آن که دختر و پسر از همدیگر مطمئن شدند آسیب زا است و ممکن است ایجاد مشکل کند. بخشی از شناخت را باید به زمان زیر یک سقف رفتن تان موکول کنید. در غیر این صورت نه تنها جذابیت خود را برای همسرتان از دست می دهید، بلکه حوصله خانواده ها را هم سر می برید و باعث می شوید دلخوری های کوچک آتش های بزرگی را برپا کند.
به طور کلی اگر بخواهیم حدود زمانی مناسب برای فاصله عقد تا عروسی را بگوییم، می توان گفت شش ماه تا یک سال، زمان مناسبی است. البته این محدوده قطعی نیست و نمی توان گفت که برای همه افراد مناسب است، اما حدود مناسب همین قدر است
 
3- موضوع دیگر اینکه زمانی که افراد انتخاب درستی داشته اند و خودشان هماهنگی دارند و شبیه هم هستند، در این شرایط بهتر است فاصله کم باشد و عروسی را به تأخیر نیندازند. در انتخاب درست مهم آن است که فرد در زمان انتخاب، تشابه را رعایت کند.
 
 
متاسفانه برخی افراد تصور می کنند که تفاوت داشتن با همسر خوب است. در حالی که در یک انتخاب مناسب همسران باید با هم شباهت هایی داشته باشند. البته در بحث شباهت، چند مورد بسیار اهمیت دارد. چیزی که فرهنگ ما روی آن بسیار تأکید دارد، تشابه اعتقادی است. در صورتی که چنین موضوعی وجود نداشته باشد، بعدها می تواند مشکل ایجاد کند.
یادمان باشد در زوج ها دو مورد ایجاد مشکل می کند؛ یکی تفاوت های جدی اعتقادی و دیگری هم نظرهایی که اطرافیان در مورد این انتخاب دارند. در صورت وجود چنین مسائلی، طولانی شدن فاصله عقد تا عروسی هم کمک چندانی نمی کند.
 
4- به طور کلی اگر بخواهیم حدود زمانی مناسب برای فاصله عقد تا عروسی را بگوییم، می توان گفت شش ماه تا یک سال، زمان مناسبی است. البته این محدوده قطعی نیست و نمی توان گفت که برای همه افراد مناسب است، اما حدود مناسب همین قدر است.
خانواده های سنتی اعتقادی به طولانی شدن عقد ندارند اما این روزها خانواده های زیادی را می بینید که ترجیح می دهند بین عقد و عروسی فرزندانشان چند ماه فاصله باشد تا در این زمان هم عروس و داماد شناخت بیشتری نسبت به یکدیگر پیدا کنند و هم به وضعیت با ثبات تری برسند و مقدمات مراسم ازدواجشان را فراهم کنند.
 
اما در جایی که صحبت درباره فاصله مناسب بین عقد تا عروسی است، همسران جوان و والدین باید به چند نکته توجه داشته باشند.
1- اگر زوج آشنایی قبلی خوبی ندارند، باید این فاصله بیشتر باشد تا شناخت ها کامل تر شود. منظور آن است که دختر و پسر بتوانند در این مدت توانمندی ها، سلیقه ها، نقاط قوت، آداب و اعتقادات همدیگر را بشناسند. اما اگر به واسطه رفت و آمدهای فامیلی و خانوادگی و یا صحبت هایی که خود زوج پیش از ازدواج با هم داشته اند با همدیگر آشنایی دارند، مناسب نیست که این فاصله زیاد باشد، به خصوص اگر دو نفر با هم مشکلی ندارند.
 
2- طولانی شدن دوران عقد و ادامه پیدا کردن آن بعد از آن که دختر و پسر از همدیگر مطمئن شدند آسیب زا است و ممکن است ایجاد مشکل کند. بخشی از شناخت را باید به زمان زیر یک سقف رفتن تان موکول کنید. در غیر این صورت نه تنها جذابیت خود را برای همسرتان از دست می دهید، بلکه حوصله خانواده ها را هم سر می برید و باعث می شوید دلخوری های کوچک آتش های بزرگی را برپا کند.
به طور کلی اگر بخواهیم حدود زمانی مناسب برای فاصله عقد تا عروسی را بگوییم، می توان گفت شش ماه تا یک سال، زمان مناسبی است. البته این محدوده قطعی نیست و نمی توان گفت که برای همه افراد مناسب است، اما حدود مناسب همین قدر است
 
3- موضوع دیگر اینکه زمانی که افراد انتخاب درستی داشته اند و خودشان هماهنگی دارند و شبیه هم هستند، در این شرایط بهتر است فاصله کم باشد و عروسی را به تأخیر نیندازند. در انتخاب درست مهم آن است که فرد در زمان انتخاب، تشابه را رعایت کند.
 
 
متاسفانه برخی افراد تصور می کنند که تفاوت داشتن با همسر خوب است. در حالی که در یک انتخاب مناسب همسران باید با هم شباهت هایی داشته باشند. البته در بحث شباهت، چند مورد بسیار اهمیت دارد. چیزی که فرهنگ ما روی آن بسیار تأکید دارد، تشابه اعتقادی است. در صورتی که چنین موضوعی وجود نداشته باشد، بعدها می تواند مشکل ایجاد کند.
یادمان باشد در زوج ها دو مورد ایجاد مشکل می کند؛ یکی تفاوت های جدی اعتقادی و دیگری هم نظرهایی که اطرافیان در مورد این انتخاب دارند. در صورت وجود چنین مسائلی، طولانی شدن فاصله عقد تا عروسی هم کمک چندانی نمی کند.
 
4- به طور کلی اگر بخواهیم حدود زمانی مناسب برای فاصله عقد تا عروسی را بگوییم، می توان گفت شش ماه تا یک سال، زمان مناسبی است. البته این محدوده قطعی نیست و نمی توان گفت که برای همه افراد مناسب است، اما حدود مناسب همین قدر است.
خانواده های سنتی اعتقادی به طولانی شدن عقد ندارند اما این روزها خانواده های زیادی را می بینید که ترجیح می دهند بین عقد و عروسی فرزندانشان چند ماه فاصله باشد تا در این زمان هم عروس و داماد شناخت بیشتری نسبت به یکدیگر پیدا کنند و هم به وضعیت با ثبات تری برسند و مقدمات مراسم ازدواجشان را فراهم کنند.
 
اما در جایی که صحبت درباره فاصله مناسب بین عقد تا عروسی است، همسران جوان و والدین باید به چند نکته توجه داشته باشند.
1- اگر زوج آشنایی قبلی خوبی ندارند، باید این فاصله بیشتر باشد تا شناخت ها کامل تر شود. منظور آن است که دختر و پسر بتوانند در این مدت توانمندی ها، سلیقه ها، نقاط قوت، آداب و اعتقادات همدیگر را بشناسند. اما اگر به واسطه رفت و آمدهای فامیلی و خانوادگی و یا صحبت هایی که خود زوج پیش از ازدواج با هم داشته اند با همدیگر آشنایی دارند، مناسب نیست که این فاصله زیاد باشد، به خصوص اگر دو نفر با هم مشکلی ندارند.
 
2- طولانی شدن دوران عقد و ادامه پیدا کردن آن بعد از آن که دختر و پسر از همدیگر مطمئن شدند آسیب زا است و ممکن است ایجاد مشکل کند. بخشی از شناخت را باید به زمان زیر یک سقف رفتن تان موکول کنید. در غیر این صورت نه تنها جذابیت خود را برای همسرتان از دست می دهید، بلکه حوصله خانواده ها را هم سر می برید و باعث می شوید دلخوری های کوچک آتش های بزرگی را برپا کند.
به طور کلی اگر بخواهیم حدود زمانی مناسب برای فاصله عقد تا عروسی را بگوییم، می توان گفت شش ماه تا یک سال، زمان مناسبی است. البته این محدوده قطعی نیست و نمی توان گفت که برای همه افراد مناسب است، اما حدود مناسب همین قدر است
 
3- موضوع دیگر اینکه زمانی که افراد انتخاب درستی داشته اند و خودشان هماهنگی دارند و شبیه هم هستند، در این شرایط بهتر است فاصله کم باشد و عروسی را به تأخیر نیندازند. در انتخاب درست مهم آن است که فرد در زمان انتخاب، تشابه را رعایت کند.
 
 
متاسفانه برخی افراد تصور می کنند که تفاوت داشتن با همسر خوب است. در حالی که در یک انتخاب مناسب همسران باید با هم شباهت هایی داشته باشند. البته در بحث شباهت، چند مورد بسیار اهمیت دارد. چیزی که فرهنگ ما روی آن بسیار تأکید دارد، تشابه اعتقادی است. در صورتی که چنین موضوعی وجود نداشته باشد، بعدها می تواند مشکل ایجاد کند.
یادمان باشد در زوج ها دو مورد ایجاد مشکل می کند؛ یکی تفاوت های جدی اعتقادی و دیگری هم نظرهایی که اطرافیان در مورد این انتخاب دارند. در صورت وجود چنین مسائلی، طولانی شدن فاصله عقد تا عروسی هم کمک چندانی نمی کند.
 
4- به طور کلی اگر بخواهیم حدود زمانی مناسب برای فاصله عقد تا عروسی را بگوییم، می توان گفت شش ماه تا یک سال، زمان مناسبی است. البته این محدوده قطعی نیست و نمی توان گفت که برای همه افراد مناسب است، اما حدود مناسب همین قدر است.

نامه عاشقانه خیلی جالب حتما باید تا آخر بخونی تا متوجه بشی

نامه عاشقانه خیلی جالب حتما باید تا آخر بخونی تا متوجه بشی




1- محبت شدیدی كه صادقانه به تو ابراز میكردم

2- دروغ و بی اساس بود و در حقیقت نفرت من نسبت به تو

3- روز به روز بیشتر می شود و هر چه بیشتر تو را می شناسم

4- به پستی و دورویی تو بیشتر پی میبرم و

5- این احساس در قلب من قوت میگیرد كه بالاخره روزی باید

6- از هم جدا شویم و دیگر من به هیچ وجه مایل نیستم كه

7- شریك زندگی تو باشم و اگرچه عمر دوستی ما همچون عمر گلهای بهار كوتاه بود اما

8- توانستم به طبیعت پست و فرومایه تو پی ببرم و

9- بسیاری از صفات ناشناخته تو بر من روشن شد و من مطمئنم

10- این خودخواهی ، حسادت و تنگ نظری تو را هیچ كس نمیتواند تحمل كند و با این وضع

11- اگر ازدواج ما سر بگیرد ، تمام عمر را

12- به پشیمانی و ندامت خواهیم گذراند . بنابراین با جدایی ازهم

13- خوشبخت خواهیم بود و این را هم بدان كه

14- از زدن این حرفها اصلا عذاب وجدان ندارم و باز هم مطمئن باش

15- این مطالب را از روی عمق احساسم مینویسم و چقدر برایم ناراحت كننده است اگر

16- باز بخواهی در صدد دوستی با من برآیی . بنابراین از تو میخواهم كه

17- جواب مرا ندهی . چون حرفهای تو تمامش

18- دروغ و تظاهر است و به هیچ وجه نمیتوان گفت كه دارای كمترین

19- عواطف ، احساسات و حرارت است و به همین سبب تصمیم گرفتم برای همیشه

20- تو و یادگار تلخ عشقت را فراموش كنم و نمتوانم قانع شوم كه

21- تو را دوست داشته باشم و شریك زندگی تو باشم .

و در آخر اگر میخواهی میزان علاقه مرا به خودت بفهمی از مطالب بالا فقط شماره های فرد را بخوان!!!

اصول ازدواج موفق

 
ازدواج موفق
برای رسیدن به یك ازدواج موفق، شاخصه و مولفه‌هایی وجود دارد كه ضریب موفقیت ازدواج را بالامی‌برد. هر فرد بالغی قبل از ازدواج، باید معیارهایی را در ذهن خود داشته باشد و سپس با معیار و ملاك‌هایش، طرف مقابل را انتخاب كند؛ چرا كه این ملاك و معیارها، اساس و پایه زندگی مشترك را تشكیل می‌دهند.
 
 
متخصصان در این باب فاكتورهای زیادی را برای ازدواج موفق پیشنهاد می‌‌كنند كه مهم‌ترین آنها چنین مواردی است: افراد قبل از ازدواج، مستقل و پخته باشند، هر دو نفر به همان اندازه كه دیگری را دوست دارند، خودشان را هم دوست داشته باشند، هر دو نفر بتوانند همان‌طور كه از با هم بودن لذت می‌برند، از تنها بودن نیز لذت برند و از لحاظ اقتصادی و شغلی ثبات داشته باشند تا دلمشغولی و استرس‌ها برایشان دردسرساز نباشد، هر دو نفر به خودپنداری رسیده باشند و نظرات و خواسته‌هایشان را قاطعانه بیان كنند و خواسته‌های طرف مقابل‌شان را نیز برآورده سازند.
 
ازدواج می تواند هندوانه سر بسته نباشد. می‌توان گفت تا حدودی از طریق مشاوره‌های قبل از ازدواج، آینده یک پیوند زناشویی قابل پیش‌بینی است
 
آیا مشاوره ضروری است؟
 
ازدواج می تواند هندوانه سر بسته نباشد. می‌توان گفت تا حدودی از طریق مشاوره‌های قبل از ازدواج، آینده یک پیوند زناشویی قابل پیش‌بینی است. در مشاوره‌های قبل از ازدواج یك‌سری تست‌ها و آزمون‌های شخصیتی وجود دارد كه هر دو طرف باید به‌طور جداگانه به تست‌ها پاسخ دهند و سپس در یك جلسه با حضور یكدیگر در مورد سوالاتی كه اختلاف نظر دارند، صحبت كنند و اگر تعداد سوالاتی كه اختلاف‌نظر آنها زیاد باشد، مسلما ریسك این ازدواج بالاست و بهتر است درباره آن دقت بیشتری شود.
 
اصول ازدواج موفق
 
برای موفقیت یک ازدواج، چندین مولفه‌ را می‌توان برشمرد.
 
1- خودشناسی: مهم‌ترین مولفه‌ در این زمینه این است كه فرد خودش را خوب بشناسد با آرمان‌ها، ارزش‌ها و اهدافش آشنا باشد و بداندكه از نظر هیجانی در چه مرحله‌ای است مثلا آیا بیشتر خشم را تجربه می‌كند یا غم و... اینكه چقدر روی افكار و احساساتش مدیریت دارد و نیازهایش را می‌شناسد.
 
2- پیش‌نویس و طرحواره: منظور از پیش‌نویس آن است كه هر فردی در دوران كودكی خود دارای یك پیش‌نویس و نمایشنامه‌ای بوده و با آن آشنایی دارد. شناخت پیش‌نویس در رفتار متقابل بسیار مطرح است و درواقع شامل ایده و نقشه راه یک فرد می شود. اما طرحواره كه از نظریه شناخت‌درمانی گرفته شده، الگوهایی هستند كه روی زندگی‌ ما تاثیر می‌گذارند. مثلا ممكن است شخصی دارای طرحواره طرد باشد و دایما فكر كند كه آدم‌های مهم زندگی‌اش وی را طرد و ترك خواهند كرد و به‌طور ناخودآگاه ممكن است كه كسانی را جذب كند كه در آینده وی را ترك ‌كنند یا اینكه شخص از ترس طرد شدن به طرحواره خود بچسبد و دست به رفتارهای جبرانی بزند. این طرحواره‌ها خیلی به‌صورت پنهانی هستند و در كلاس‌های خودشناسی افراد با آنها آشنا می‌شوند.
 
تشابه و تفاوت شخصیتی لازم است اما نمی‌توان به صرف آنكه فرد كاملا شبیه من است یا كاملا با من متفاوت است تن به ازدواج بدهیم. به‌عنوان مثال شخصی كه كاملا برون‌گراست اگر همسری داشته باشد كه درون‌گرا باشد قطعا در زندگی‌ به مشكل برمی‌خورد
 
3- آشنایی با مهارت‌های ارتباطی: این مهارت‌ها شامل گوش دادن فعال (همدلی)، پذیرش واقعیت‌های مثبت، منفی، خنثی، پذیرش تفاوت آدم‌ها یعنی به تعداد موجود در روی زمین، تفاوت نگرش، باورها، عقاید و ارزش‌هاست؛ مهارت بیان احساسات، مهارت ابراز وجود، مهارت حل مساله، تفاهم و مذاكره، اینكه فرد لازم است كه بداند در یك جاهایی باید مصالحه كند و كوتاه بیاید، و در نهایت مهارت تلاش و نگهداری از رابطه و دانه‌ عشق. اینكه در طول زندگی از عشق مراقبت و نگهداری كند.
 
دیگر مولفه‌هایی را كه می‌توان در درجه‌ دوم قرارداد که شامل سن و سال، تشابه فرهنگی، سنخیت‌های عقیدتی، اقتصادی است. اما اولویت‌ها با مواردی است كه در بالا ذکر شد.
 
نفش تشابه شخصیتی در ازدواج موفق
 
تشابه و تفاوت شخصیتی لازم است اما نمی‌توان به صرف آنكه فرد كاملا شبیه من است یا كاملا با من متفاوت است تن به ازدواج بدهیم. به‌عنوان مثال شخصی كه كاملا برون‌گراست اگر همسری داشته باشد كه درون‌گرا باشد قطعا در زندگی‌ به مشكل برمی‌خورد. در پایان به یاد داشته باشید احترام متقابل به یكدیگر، نگرش مثبت به همسر، توجه كافی به نیازهای طرف مقابل، آشنایی با مهارت‌های ارتباطی، مهارت‌های فرزندپروری اصولی هستند که یک ازدواج را ماندگار و شاد و موفق می کنند.

45 دستورالعمل شگفت انگیز برای زندگی

۱. به مردم بیش از انتظاراتشان ببخشید و اینکار را با روی خوش انجام دهید.
2. شعر مورد علاقه تان را از بر کنید.
3. هر آنچه که میشنوید را باور نکنید، همه دارایی تان را خرج نکنید و هر چقدر که می خواهید نخوابید.
4. وقتی میگویید "دوستت دارم"، واقعاً داشته باشید.
5. وقتی میگویید "متاسفمa"، در چشم طرف مقابل نگاه کنید.
6. پیش از ازدواج حداقل شش ماه نامزد بمانید.
7. به عشق در نگاه اول اعتقاد داشته باشید.
8. هیچگاه به رویاهای دیگران نخندید.
9. عمیق و مشتاقانه عشق بورزید. ممکن است صدمه ببینید ولی این تنها راه کامل زندگی کردن است.
10. در اختلافات، منصفانه مبارزه کنید. بدون صدا زدن اسامی افراد.
11. مردم را از روی خویشاوندانشان مورد قضاوت قرار ندهید.
12. آرام صحبت کنید، سریع فکر کنید.
13. وقتی کسی از شما سوالی می پرسد که تمایلی به پاسخ دادن ندارید، لبخند زده، و سوال کنید، "چرا میخواهی بدانی؟"
14. بیاد داشته باشید که عشق بزرگ و کامیابی های بزرگ ریسک بزرگ می طلبند.
15. با مادرتان در تماس باشید.
16.وقتی کسی عطسه میکند به او بگویید "عافیت باشه!"
17. وقتی شکست میخورید، درسی که از آن شکست می آموزید را فراموش نکنید.
18. سه چیز را بیاد داشته باشید: احترام به خود، احترام به دیگران و پذیرفتن مسئولیت همه کارهایتان.
19. اجازه ندهید یک مشاجره کوچک یک دوستی بزرگ را خراب کند.
20. وقتی متوجه اشتباه خود شدید، قدمهای فوری برای جبران آن بردارید.
21. وقتی گوشی تلفن را برمی دارید لبخند بزنید، فرد تماس گیرنده لبخند شما را در صدایتان خواهد شنید.
22. با زن یا مردی ازدواج کنید که عاشق صحبت کردن با او هستید. وقتی سنتان بالاتر میرود، مهارتهای محاوره ای به اندازه مهارتهای دیگر اهمیت پیدا خواهد کرد.
23. مقدار زمانی را در تنهایی سپری کنید.
24. آغوشتان را برای تغییر باز کنید ولی نه به اندازه ای که ارزشهایتان زیر سوال رود.
25. بیاد داشته باشید که گاهی سکوت بهترین پاسخ است.
26. بیشتر کتاب بخوانید و کمتر تلویزیون تماشا کنید.
27. شرافتمندانه و خوب زندگی کنید تا در زمان پیری وقتی به گذشته فکر کردید، فرصتی دوباره برای لذت بردن از آن پیدا کنید.
28. به خدا توکل کنید ولی درب ماشینتان را قفل کنید.
29. وجود فضایی عاشقانه در خانه تان بسیار مهم است. هر آنچه که میتوانید برای ایجاد خانه ای آرام، آسوده و امن انجام دهید.
30. در اختلافات با کسی که دوستش دارید، با موقعیت کنونی دست و پنجه نرم کنید. گذشته را پیش نکشید.
31. مفهوم عمیق و ژرف مطالب را درک کنید.
32. دانش خود را به اشتراک بگذارید. این روشی است برای دستیابی به ابدیت.
33. با محیط زیست مهربان باشید.
34. با خدا راز و نیاز کنید. قدرت بیکرانی در این کار است.
35. وقتی کسی از شما تعریف میکند هیچگاه حرفش را قطع نکنید.
36. حواستان به کار خودتان باشد.
37. به کسی که زمان بوسیدن شما چشمانش را نمی بندد اعتماد نکنید.
38. یکبار در سال به جایی بروید که تابحال نرفته اید.
39. اگر درآمد زیادی دارید، بخش از آنرا در زمان زنده بودنتان برای کمک به دیگران اختصاص دهید. این بزرگترین لذت بردن از ثروت است.
40. بخاطر داشته باشید که دست نیافتن به چیزی که دوست دارید گاهی خوش اقبالی است.
41. قوانین را بیاموزید سپس برخی را بشکنید.
42. بیاد داشته باشید بهترین رابطه آنی است که عشق شما به یکدیگر بزرگتر از نیاز شما به یکدیگر باشد.
43. موفقیت خود را اینگونه محک بزنید که چه چیزی را از دست می دهید تا چه چیزی را بدست آورید.
44. بخاطر داشته باشید که شخصیت شما سرنوشت شما است.
45. متهورانه به عشق خود نزدیک شوید.

۱۰ اشتباه عاشقانه

 

 

۱۰ اشتباه عاشقانه

 

کسانی که در غم اندوه به هم خوردن رابطه یی هستند، گرایش خیلی زیادی دارند که دقیقا برعکس آنچه که باید را انجام دهند. به همین خاطر گاهی صدمه ی جبران ناپذیری را به رابطه شان می زنند. در هر فاجعه یی، اولین قدم متوقف کردن خونریزی و بعد حل مشکل است. رابطه ی عاطفی شما هم از این امر مستثنی نیست. زن ها دنبال مردهای قوی هستند که بتوانند از آن ها محافظت کنند و مردها به هیچ وجه به زن هایی که به آن ها اجازه نمی دهند هر کاری که می خواهند بکنند، احترام نمی گذارند پس اگر می خواهید عشق سابق تان را دوباره به رابطه برگردانید چند اشتباه زیر را مرتکب نشوید.

با ترک این ده اشتباه به خودتان ثابت خواهید کرد که ارزش یک عشق واقعی را دارید.

 

۱) بیش از حد مهربان نباشید

نباید این قدر راحت هر چه طرف تان می گوید را گوش دهید و انتظار داشته باشید که رابطه تان هم خیلی عالی باشد! اینطور در موردش فکر کنید؛ در همه ی داستان های خوب یک تضاد یا کشمکش وجود دارد. در فیلم جنگ ستارگان، هم آدم های خوب بودند و هم آدم های بد! پس این تضادهاست که باعث جالب و جذاب شدن مسایل می شود و یک رابطه بدون تضاد و کشمکش واقعاً خسته کننده خواهد شد. خیلی مهربان و خوب بودن یعنی منفعل، بی اعتماد به خود مضطرب و قابل پیش بینی هستید. یادتان باشد که برای روشن کردن شعله ی آتش، اصطحکاک لازم است پس روی حرف خودتان بایستید.

 

۲) او را مجبور نکنید

نمی توانید با یک بحث منطقی رابطه تان را از نو بسازید. شاید بتوانید برای خودتان دلیل و منطق بیاورید. اما برای طرف مقابل تان نمی توانید!

 

شما نمی توانید یک نفر را قانع کنید دوست تان بدارد یا بخواهد که با شما باشد. احساسات به این طریق عمل نمی کنند. قلب انسان ها واکنشی است. نه منطقی، پس به جای این که با بحث منطقی طرف تان را برگردانید، کارهای دیگری انجام دهید تا قلب او واکنش دهد.

 

۳) التماس نکنید

خیلی ها برای نگه داشتن طرف شان دست به عجز و لابه می زنند؛ «خواهش می کنم نرو، هر کاری که بخواهی برایت می کنم...» به هیچ وجه این کار را نکنید! این هیچ شباهتی به یک رابطه ی عاشقانه ندارد. شاید برای چند وقت طرف مقابل با شما بماند، اما همه احترامتان را پیش او از دست خواهید داد. این یعنی به محض این که یک نفر بهتر سر راه او قرار بگیرد، شما را ترک می کند.

 

۴) مرتب هدیه نخرید

تا به حال شنیده اید: «عشق من را نمی توانی بخری!» شاید وقتش شده خوب به این حرف گوش کنید. گل و هدیه برای تشکر یا ابراز عشق هستند، اما برای شما جذابیت نمی خرند. در واقع، حتی می تواند تنفر آور هم باشد. این کار به طرف تان می گوید که شما فکر می کنید به اندازه ی کافی خوب نیستید و نمی توانید روی خوبی های خودتان تکیه کنید. به همین خاطر برای پوشاندن اشکالات خود برای او هدیه می خرید.

 

۵) هر ۵ دقیقه یکبار نگویید «دوستت دارم»

افتادن در دام این اشتباه خیلی ساده است، این که بخواهید تند و تند به طرف تان بگویید که چقدر برای تان ارزش دارد و چقدر دوستش دارید. خسته کردن طرف تان با «دوستت دارم» ها چندان کار رمانتیکی نیست.

 

احساسات قوی شما ممکن است تنها چیزی باشد که طرف تان را از شما دور کرده است، چون نشان می دهد که گدای عشق و محبت هستید.

 

۶) تفاوت های جنسی را فراموش نکنید

خیلی وقت ها افراد نمی توانند نظر جنس مخالف شان را به خود جلب کنند، چون کارهایی انجام می دهند و طوری رفتار می کنند که نظر خودشان و هم جنسان شان را جلب می کند. مردها و زن ها به چیزهای مختلفی جذب می شوند. نمی توانید از چیزهایی که برای خودتان جذاب است برای جلب توجه جنس مخالف استفاده کنید.

 

مثلامردها بیشتر جذب ظاهر زن ها می شوند.در حالی که برای زن ها بیشتر شخصیت مردها مهم است.

 

این به آن معنی نیست که مردها نباید به ظاهرشان برسند یا زن ها نباید سعی کنند آدمهای خوبی باشند. معنی آن این است که باید تلاش تان را بکنید که روی چیزهایی که برای طرف مقابل تان جذاب است بیشتر کار کنید.

 

۷) همه قدرت را به او ندهید

طوری رفتار نکنید که اگر طرف تان شما را ترک می کند انگار زندگی تان به پایان رسیده است. این کار همه قدرت را به او می دهد و باعث می شود شما یک بدبخت بیچاره به نظر برسید که هر کس می تواند شما را راحت دور بیندازد. این چیز جالبی نیست و فقط تا زمانی ادامه پیدا می کند که یک فرد جدید از راه برسد. اگر می خواهید طرف تان را برگردانید باید احترام خودتان را نگه دارید.

 

۸) در دام ظاهر و پول نیفتید

فرهنگ ما طوری است که همه تصور می کنند ظاهر و پول برای همه در درجه اول اهمیت قرار دارد. اما واقعیت این است که مردم ما با این قدر کوته بین نیستند، مخصوصاً وقتی رابطه یی نزدیک با طرف مقابل داشته باشید. ظاهر و پول نمی توانند پایه و اساس یک رابطه ی پایدار را بسازند. این ها فقط مثل پرده ی خانه می مانند که بعد از یک مدت کهنه شده و دل صاحبخانه را می زند. بعضی ها اشتباه کرده و می گویند: «فوقش اینقدر پول از دست می دهم، اما باز او را به دست می آورم. نه! باید وارد عمل شوید و برای برگرداندن عشق تان اقدام کنید.

 

۹) اشتباه نشانه ها را درک نکنید

وقتی طرف مقابل تان می خواهد برای اصلاح اوضاع به شما فرصتی بدهد، یک نشانه وجود دارد. باید این نشانه ها را درست درک کنید تا دچار اشتباه نشده و به موقع به آن نشانه ها واکنش دهید. این مورد کمی سخت می شود، اما می توانید در مورد رفتارهای انسانی مطالعه کنید. مخصوصاً در مورد دینامیک های مرد و زن و روابط عاشقانه، وقتی اطلاعات تان در این زمینه زیاد شد. آن وقت می توانید با نشان دادن علامت های خاص خودتان، شروع به تأثیر گذاری و گرفتن کنترل هر رابطه یی کنید.

 

۱۰) کمک بگیرید!

 

خیلی ها با اشتباهات مختلفی که پشت سر هم مرتکب می شوند، رابطه شان به طور دردناکی به هم می خورد.

در این گونه مواقع اکثر افراد نمی دانند چه باید بکنند، اما اگر وقت بگذارید و کمی در مورد روانشناسی و نیازها و امیال پایه یی انسان مطالعه کنید، می توانید کنترل از دست رفته رابطه را برگردانده و دوباره دل طرف تان را به دست آورید. باید تلاش کنید و این یعنی کمک بگیرید.

 

آیین مهرورزی از دیدگاه  اسلام (قرآن و روایات )

آیین مهرورزی از دیدگاه  اسلام (قرآن و روایات )

 

نشانه های خوش خلقی

یک . گشاده رویی
نخستین نشانه ی خوش خلقی، گشاده رویی است . گشاده رویی با مردم ضرورتا بدین معنا نیست که همه ی مشکلات ما حل شده و چون از هر جهت از گرفتاری های جاری رها شده ایم، چنین شاد و خوشحالیم، بلکه در واقع مهم نوع برخورد با مشکلات است. مؤمن با تکیه و توکل بر خداوند و با توجه به تفسیر معنادار رخدادهای هستی و زندگی، از یک سو نمی گذارد مشکلات و اندوه ها چنان بر او سایه افکند که بر سیمایش ظاهر گردد و بساط لبخند را از لب هایش برچیند. از سویی دیگر در جایی هم که محزون شد ( نظیر مواردی که از فیضی معنوی و اخروی محروم شده است)، حزنش را در درون حبس می کند و نمی گذارد به دیگران انتقال یابد. شاید راز روایت « المؤمن بشره فی وجهه و حزنه فی قلبه » (1) ( مؤمن شادی اش در چهره، اندوهش در دل اوست)، همین نکته باشد .
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) فرمود :
من أخلاق النبیین و الصدیقین البشاشۀ أذا تراءوا و المصافحۀ أذا تلاقوا . (2)
از اخلاق پیامبران و صدیقین این است که به هنگام دیدار با روی شاد و گشاده و به هنگام برخورد با یکدیگر با مصافحه برخورد می کنند .
حضرت امیر ( علیه السلام) در گفتاری نغز بشاشت وخوش رویی را کمند دوست یابی دانسته است:
« البشاشه حباله الموده : (3) خوش رویی کمند مودت و دوستی است . »

دوم، نرم خویی

قرآن کریم یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر ( صلی الله علیه و آله) را – که باعث می شد مسلمانان پیرامون ایشان گرد آیند - « لینت» و نرم خویی ایشان دانسته است :
فبما رحمه من الله لنت لهم ولو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک . (4)
پس به [ برکت ] رحمت الهی، با آنان نرمخو [ و پر مهر] شدی، واگر تندخو و سخت دل بودی، قطعا از پیرامون تو پراکنده می شدند.
از این سه نکته دانسته می شود :
1.از تقابل لین بودن با « فظ غلیظ القلب» بودن – بر اساس قاعده « تعرف الأشیاء بأضدادها» - می توان دریافت که نرمی و نرم خویی در برابر درشتخویی قرار دارد .
2. از آن جا که خداوند نرم خویی پیامبر ( صلی الله علیه و آله) با مردم را برخاسته از رحمت خداوند دانسته، می توان نتیجه گرفت که نرم خویی طبعا با ملاطفت با دیگران همراه است.شعاعی از رحمت خداوند است. از این رو، کسانی که با مردم نرم خویند، می باید آنان را متخلق به اخلاق خدایی دانست .
3. پراکنده شدن مردم از گرداگرد پیامبر ( صلی الله علیه و آله) در صورت درشتخو بودن، گرچه درباره ی ایشان اعلام شده، اختصاص به پیامبر ( صلی الله علیه و آله) ندارد، بلکه این قانونی کلی است که درشتی و درشتخویی باعث پراکنده شدن افراد از پیرامون انسان می شود. به دلیل تأثیر نرم خویی و نرم گویی است که خداوند از موسی و هارون ( علیه السلام) خواسته است تا فرعون را با زبان نرم به خداوند دعوت کنند:
فقولا له قولا لینا لعله یتذکر أو یخشی . (5)
و با او سخنی نرم گویید، شاید که پند پذیرد یا بترسد .

سه ، ارتباط گرم و صمیمانه داشتن

از نشانه های خوش خلقی آن است که شخص با دیگران بسیار گرم و صمیمانه برخورد کند و این مرحله ای فراتر از گشاده رویی و نرم خویی است، ارتباط گرم و صمیمانه نه تنها کینه ها و دشمنی ها را می زداید، بلکه دل ها را بسان حلقه های به هم پیوسته ی زنجیر با هم پیوند می دهد . آیا تا به حال از خود پرسیده ایم که چرا پیامبر ( صلی الله علیه و آله) وائمه ( علیهم السلام) در دل های مردم نفوذ بسیار داشته اند و همه ی مردم – حتی دشمنانشان – از بن جان آنان را دوست داشتند و لب به ستایششان می گشودند. (6) بی تردید یکی از مهم ترین عوامل این امر- در کنار سایر عوامل معنوی و علمی – برخورد گرم ، مهربانانه و همراه با کریم آنان بوده است .
آیا این همه برخوردهای مهربانانه ی پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) ، بامسلمانان پاک نهادی همچون علی ( علیه السلام)، سلمان و ابوذر بود؟ قطعا چنین نبود، بلکه همه ی افراد در هر سطحی که از اسلام و ایمان بودند، از برخورد صمیمانه و مهرورزانه ی پیامبر( صلی الله علیه و آله) بهره داشتند؛ تا جایی که حتی منافقان آن حضرت را « اذن » می گفتند . (7)
داوری درباره ی تأثیر این رفتارهای گرم و مهربانانه و جذب دل ها، زدودن دشمنی ها و نفاق ها، ایجاد فضای دوستی و برادری صادقانه – که از ارکان اصلی مدینه ی فاضله است – کار چندان دشواری نیست. باری، آموزه های اسلامی نظیر سبقت گرفتن در سلام، مصافحه، صله رحم،یاری کردن یکدیگر و ... همگی برای تحکیم ارتباط مهربانانه و صادقانه میان دوستان و برادران است . (8) بی توجهی به هر یک از این آموزه ها، میان دوستان جدایی می افکند و همین امر باعث بدبینی ها و ایجاد زمینه های سخن چینی، سعایت، غیبت و تهمت و سرانجام سبب گسسته شدن رشته ی دوستی ها و صمیمیت ها می شود. این مسئله نه تنها در رفتارها و تعامل های خرد اجتماعی تأثیرهای منفی می گذارد، بلکه- چنان که بارها شاهد بودیم- شکاف میان اشخاص در یک مجموعه ی کاری یا نهاد اداری و یا نهادهای همسو باعث تعلل و گاه فروپاشی بسیاری از اندیشه ها و طرح ها می گردد .
مولانا در این باره چه خوش سروده است :

بیا تا قدر یکدیگر بدانیم
که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم
کریمان جان فدای دوست کردند
سگی بگذار ما هم مردمانیم
غرض ها تیره دارد دوستی را
غرض ها را چرا از دل نرانیم
گهی خوشدل شوی از ما که می رم
چرا مرده پرست و خصم جانیم
کنون پندار که مردم آشتی کن
که در تسلیم ما چون مردگانیم
چو بر گورم بخواهی داد بوسه
رخم را بوسه ده اکنون همانیم (9)

4. عفو و گذشت

رفتار اجتماعی – چنان که اشاره شده – اصول و ضوابطی دارد که رعایت آنها امری ضروری است، اما باید بپذیریم که گاه می لغزیم و مرتکب گناه می شویم . درچنین مواردی بر ما که مرتکب لغزش شده ایم وظیفه ای، وبر کسی نیز که بدو ستم شده وظیفه ای دیگر است. وظیفه ی ما اعتراف به لغزش، عذرخواهی و جلب رضایت اوست، اما او که در حقش جفا کرده ایم، شایسته است که عذر ما را بپذیرد و وقتی صداقت ما را دید، از ما درگذرد. آیات و روایات نیز هم در زمینه ی عذرخواهی و هم در پذیرش عذر رهنمون های کارآمدی دارد. (10)
یکی از داستان های آموزند ی قرآن که فضیلت اخلاقی عفو و گذشت را یادآور شده، داستان حضرت یوسف ( علیه السلام) است. می دانیم که یوسف بی آنکه گناهی مرتکب شده باشد، تنها از آن رو که بیش از سایر برادران محبوب پدر بود، مورد حسادت آنان قرار گرفت و با توطئه و نیرنگ برادران به چاه افتاد . آن گاه وی به عنوان غلامی زیبا در بازار مصر فروخته شد و از کاخ عزیز مصر سر درآورد. در آن کاخ نیز باز بی آنکه تقصیری متوجه او باشد، صرفا به خاطر زیبایی در کمند عشق نامبارک همسر عزیز مصر، زلیخا گرفتار شد و چون به این عشق شیطانی پاسخ منفی داد، مورد خشم و غضب او قرار گرفت و برای مدتی نسبتا طولانی – تا چهارده سال – روانه ی زندان شد. اما آن گاه که یوسف به عزت رسید و مسئولیت خزانه داری مصر را بر عهده گرفت، گستاخی برادرانش را که او را سارق معرفی کردند، همچنان پنهان نگاه داشت و سرانجام پس از تلخی ها و فشارهای جسمی و روحی لحظه ای بس تکان دهنده وهیجان برانگیز فرا رسید و یوسف خطاب به برادرانش گفت :
قال هل علمتم ما فعلتم بیوسف و أخیه أذ أنتم جاهلون . (11)
گفت : « آیا دانستید وقتی که نادان بودید، با یوسف و برادرانش چه کردید؟»
هنگامی که آنان یوسف را شناختند و اذعان کردند که خداوند یوسف را بر آنان برگزیده و آنان خطا کرده اند، یوسف خطاب به آنان گفت :
لا تثریب علیکم الیوم یغفر الله لکم وهو أرحم الراحمین . (12)
امروز بر شما سرزنشی نیست. خدا شما را می آمرزد و او مهربان ترین مهربانان است.
تثریب به معنای عتاب، نکوهش و آشکار ساختن گناه است . (13)
باری، یوسف ( علیه السلام) با گفتن جمله ی « یغفرالله لکم و هو أرحم الراحمین» خواست این نکته را بازگوید که بخشودن برادران الهام گرفته از مغفرت الهی و دستور خداوند مبنی برگذشت از خطاهای دیگران است . به گفته ی حافظ :

هاتفی ازگوشه ی می خانه دوش
گفت ببخشند گنه می بنوش
لطف الهی بکند کار خویش
مژده رحمت برساند سروش
لطف خدا بیشتر از جرم ماست
نکته سربسته چه دانی خموش
رندی حافظ نه گناهی است صعب
با کرم پادشه عیب پوش (14)

دعوت خدا مبنی بر گذشت از لغزش های دیگران در برخی آیات آمده است، مثلا در سوره ی نور چنین می خوانیم :
ولیعفوا ولیصفحوا ألاتحبون أن یغفر الله لکم. (15)
و باید عفوکنند و گذشت نمایند. مگر دوست ندارید که خدا بر شما ببخشاید؟
خداوند در این آیه به یک معادله اشاره کرده و آن اینکه اگر دوست دارید خداوند شما را ببخشاید، شما نیز مردم را ببخشید و از آنان درگذرید، نکته ی درخور توجه در این آیه، تفاوت عفو و صفح است .
راغب می گوید: صفح ترک نکوهش و ملامت، وبلیغ تر از عفو است؛... زیرا گاه انسان عفو می کند،اما صفح نمی کند. (16)
بنابراین در عفو، انسان با در نظر گرفتن گناه و لغزش دیگران، با عذرخواهی آنان به نوعی خود را نسبت به آن به فراموشی می زند، اما آن لغزش همچنان در ذهن باقی است؛ حال آنکه در صفح،انسان گناه و لغزش دیگران را از بنیاد ذهن خود پاک می کند و از آن به طور کامل در می گذرد.
بر این اساس به کرات از پیامبر ( صلی الله علیه و آله) خواسته شده که از لغزش های مسلمانان درگذرد:
« فاعف عنهم و استغفرلهم.»(17)
قرآن عفو و صفح از خطاها و لغزش های مؤثر مشرکان را کاری محسنانه دانسته است :
فاعف عنهم واصفح أن الله یحب المحسنین . (18)
پس ، از آنان درگذر و چشم پوشی کن که خدا نیکوکاران را دوست می دارد.
این امر مدعای آغازین را تأیید می کند که برخی از رفتارها همچون عفو و گذشت رفتاری محسنانه است؛ زیرا مقتضای رفتار عادلانه آن است که پاسخ بدی به بدی داده شود. رفتار عادلانه و محسنانه درباره ی مقابله به مثل و گذشت ، توأمان در این آیه آمده است :
و جزاء سیئه سیئه مثلها فمن عفا و أصلح فأجره علی الله . (19)
و جزای بدی، مانند آن ، بدی است. پس هر که درگذرد و نیکوکاری کند، پاداش او بر [عهده] ماست.
اینکه پاداش عفو و گذشت را خداوند خود برعهده گرفته، از آن روست که کار محسنانه فراتر از رفتار متداول، و منطبق بر اصل برابری کیفر و پاداش است. رفتار عادلانه – چنان که پیش از این گفتیم – بسان عدد و ارقام و محاسبات خشک ریاضی است که هرگز با کسری یک طرف معادله، برابری با طرف دیگر تحقق نمی یابد. بنابراین وقتی کسی فراتر از ارقام و محاسبات ریاضی به جای مقابله به مثل دیگری را می بخشد، خداوند این کسری رقم را جبران می کند .
در سوره ی آل عمران یکی از ویژگی های پرهیزکاران فرو خوردن خشم و بخشش مردم دانسته شده :
و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس و الله یحب المحسنین. (20) علت ذکر « العافین عن الناس» پس از جمله ی « و الکاظمین الغیظ» بدان جهت است که انسان در برابر لغزش ها و درشت خویی های دیگران معمولا لبریز از خشم می شود و پس از آن به طور طبیعی برای تشفی خاطر خویش به درشتخویی پاسخ تلخی می دهد. اما پرهیزکاران نخست خشم خود را فرو می خورند و چون با داشتن حلم و بردباری قادر به فرو خوردن خشمشان هستند، از لغزش دیگران در می گذرند. عفو و گذشت در برابر لغزش افراد، با شعار «پاسخ نیک دادن به بدی دیگران» در آیات متعددی بازتابانده شده؛ نظیر این آیه :
و لا تستوی الحسنه و لا السیئه ادفع بالتی هی أحسن فأذا الذی بینک و بینه عداوه کأنه ولی حمیم* و ما یلقاها ألا الذین صبروا و ما یلقاها ألا ذو حظ عظیم . (21)
و نیکی با بدی یکسان نیست. [ بدی را ] به آنچه خود بهتر است، دفع کن؛ آن گاه کسی که میان تو و میان او دشمنی است، گویی دوستی یکدل می گردد. و این [ خصلت ] را جز کسانی که شکیبا بوده اند نمی یابند، و آن را جز صاحب بهره ای بزرگ، نخواهد یافت.
ابن یمین درباره ی حلم و خویشتن داری، گذشت و پاسخ نیک به کارزشت دیگران دادن چه زیبا سروده است :

با تو گویم که چیست غایت حلم
هر که زهرت دهد شکر بخشش
کم مباش از درخت سایه فکن
هر که سنگت زند ثمر بخشش
هر که بخراشدت جگر به جفا
همچو کان کرم زر بخشش
از صدف یادگیر نکته ی حلم
آنکه برت سرت گهر بخشش (22)

ضرورت مهرورزی

خواسته ها و تمایلاتی که خدای حکیم در نهاد انسان به امانت گذاشته است، به دو گروه حیوانی و انسانی تقسیم می شود. تمایلات حیوانی یا غرایز، خواسته هایی هستند که انسان و حیوان در برخورداری از آن مشترکند. میل به آب وغذا، علاقه به خواب و آسایش، تمایل به جنس مخالف، علاقه به فرزند، احساس خشم، میل به انتقام، برتری جویی و جاه طلبی، ازبرجسته ترین نمودهای غرایز و تمایلات حیوانی هستند.

این تمایلات از ضروریات زندگی انسان در این جهانند و اگر یکی از آنها در کسی نباشد، یکی از پایه های اساسی زندگی مادی می لنگد، ولی هیچ یک از اینها برای انسان افتخار نیست. برای مثال، انسان برای ادامه زندگی به خوردن و آشامیدن نیاز دارد، برای رفع خستگی نیازمند خواب و استراحت است و غریزه جنسی و علاقه او به فرزند برای بقای نسل است، ولی هیچ کدام از اینها ملاک فضیلت و بزرگواری او نیست و شرف انسان با استناد به مقام اشرف مخلوق بودنش، به این عوامل بستگی ندارد. به قول سعدی:

خور و خواب و خشم و شهوت، شغب است و جهل و ظلمت

حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت

در کنار خواسته های حیوانی، تمایلات عالی انسانی نیز وجود دارد که از آن، به فضایل تعبیر می شود. هر چه این فضایل در انسان شکوفاتر شود، آدمی ارزش و عظمت بیشتری می یابد. وفای به عهد، عدالت و انصاف، نیکی و احسان، عفو و گذشت، ایثار و فداکاری، دل سوزی و غم گساری، مهرورزی و دگردوستی، از جمله این فضایل کمالی هستند.

پیام متن:

مهرورزی و دگردوستی ارزش انسان و معیار برتری در جامعه است.

مهربانی در اسلام

از دیدگاه اسلام، مهربانی و محبت ورزیدن، مایه قوام و برپایی جامعه انسانی است و بدون مهربانی، نظام اجتماع بشری، سرد و بی روح و زیبایی های زندگی به کام انسان تلخ و بی معناست.

کسی که آدمی را برای زندگی اجتماعی آفریده، احساس نیاز به این پیوند و رابطه را نیز در وجود او قرار داده است. او هم خود رحمان، رحیم، ودود، رئوف و عطوف است وهم بندگانش را بر این سرشت آفریده است. خدای مهربان، بندگانش را به محبت و مهرورزی تشویق می کند و اهل مهر و عاطفه را جزو اصحاب میمنه معرفی می کند؛ کسانی که نامه اعمالشان به دست راستشان داده خواهد شد یا کسانی که وجودشان سرشار از یمن و برکت برای خودشان و دیگران است. آن گاه می فرماید:

ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذینَ آمَنُوا وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ . (بلد: 17 و 18)

سپس از کسانی باشد که ایمان آورده اند و یکدیگر را به صبر و استقامت و مهربانی و عطوفت توصیه می کنند. اینان اصحاب یمین هستند.

رسول گرامی اسلام نیز استحکام پیوند و مودّت و مهربانی مؤمنان با یکدیگر را چنین توصیف می کند:

اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ فی تَراحُمِهِمْ وَ تَعاطُفِهِمْ بِمَنْزَلَةِ الْجَسَدِ الْواحِدِ اِذا اشْتَکی عُضْوٌ مِنْهُ تَداعی سایِرُ الْجَسَدِ بِالْحُمیّ وَ السَّهَرْ.

مؤمنان در مقام مهربانی و عطوفت به یکدیگر، همانند یک پیکرند. وقتی عضوی از این گروه بیمار شود، دیگر اعضا در تب داری و شب بیداری با او همراهی می کنند.

پیام متن:

1. خدای مهربان، مهربانی به بندگانش را دوست می دارد.

2. مهرورزی با دیگران عامل قرب به خدا و نجات و رستگاری است.

مهربانی کارگزاران

حضرت علی علیه السلام هنگام انتصاب مالک اشتر به ولایت مصر، در بخشی از عهدنامه مفصل و آموزنده خود، خطاب به وی چنین می فرماید:

وَ أَشْعِرْ قَلْبَکَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِیَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ وَ لاتَکُونَنَّ عَلَیْهِمْ سَبُعا ضارِیا تَغْتَنِمُ أَکْلَهُمْ فَإِنَّهُمْ صِنْفانِ: اِمّا أَخٌ لَکَ فِی الدِّینِ وَ إِمّا نَظیرٌ لَکَ فِی الْخَلْقِ.

دلت را برای مردم، کانون مهر و محبت ساز و آنان را دوست بدار و مبادا بر آنان درنده خوی شوی و خوردن آنان را بر خود غنیمت شمری؛ چرا که آنان دو دسته اند: یا برادر دینی تواند یا نظیر تو در آفرینشند.

شهید گران قدر، استاد مطهری در شرح این قسمت از عهدنامه مالک اشتر چنین می نویسد:

قلب زمام دار باید کانون مهر و محبت باشد. نسبت به ملت، قدرت و زور، کافی نیست. با قدرت و زور می توان مردم را گوسفندوار راند، ولی نمی توان نیروهای نهفته آنان را بیدار کرد و به کار انداخت. نه تنها قدرت و زور کافی نیست، عدالت هم اگر خشک اجرا شود، کافی نیست، بلکه زمام دار همچون پدری مهربان باید مردم را با قلبش دوست بدارد و نسبت به آنان مهر بورزد و نیز باید دارای شخصیتی جاذبه دار و ارادت آفرین باشد تا بتواند اراده و همت و نیروی عظیم انسانی آنان را در پیشبرد هدف مقدس خود به خدمت بگیرد.

و باز شایسته است که هرگز این سخن امام صادق علیه السلام را از یاد نبریم که فرمود:

تَواصَلُوا وَ تَبارّوا وَ تَراحَمُوا وَ تَعاطَفُوا.

به یکدیگر بپیوندید و پیوند محبت را محکم سازید و به هم نیکی کنید و با هم مهربان و عطوف باشید.

پیامبران خدا نیز نخست با محبت و مهربانی، مردم را شیفته کردار آسمانی خود کردند. آن گاه به ارشاد و هدایت آنان پرداختند. آنان با داشتن عصمت و تقوا، مهربان ترین و پرعاطفه ترین افراد زمان خود بودند.

پیام متن:

1. قلب زمام داران باید کانون مهر و عاطفه نسبت به مردم باشد.

2. قاطعیت در عدالت با محبت نیز ممکن و سازگار است.

لذت مهربانی

در حقیقت، میان لذت های معنوی و لذت های زودگذر مادی تفاوت بسیار وجود دارد، لذت های معنوی نه تنها سبب جذب انسان به مادیات نمی شود، بلکه تا حدود زیادی، دل را از سیطره لذت های مادی و غریزی آزاد می کند. ناگفته نماند کسانی که تسلیم لذت های مادی شده اند و از هرگونه رشد معنوی محرومند، نمی توانند لذت عاطفی را درک کنند. برای مثال، کسی که با خشم و خشونت خو گرفته و این صفت زشت بر روحش حاکم شده است، از مهربانی لذت نمی برد و آن را نمی فهمد، ولی آنان که در سایه تربیت صحیح به پرورش عواطف انسانی خویش همت گماشته اند، از ارضای آنها به لذتی می رسند که هرگز از اشباع غرایز به چنان لذتی دست نمی یابند. ازاین رو، علی علیه السلام می فرماید:

لَذَّةُ الْکِرامِ فِی الإِطْعامِ وَ لَذَّةُ اللِّئامِ فِی الطَّعامِ.

لذت بزرگواران در خوراندن است و لذت فرومایگان در خوراک.

مولوی درهمین زمینه چه زیبا سروده است:

خشم و شهوت، وصف حیوانی بود

مهر و رقت، وصف انسانی بود

این چنین خاصیتی در آدمی است

مهر، حیوان را کم است، آن از کمی است

مهرورزی به دیگران، یکی از معیارهای بزرگواری و ارزش آدمی و خود، سرچشمه بسیاری از بزرگواری هاست؛ زیرا در این صورت، آدمی با تضعیف خواسته های فردی و حیوانی، زمینه را برای گرایش خویش به ارزش های والای انسانی فراهم می آورد. در اینجاست که انسان برخلاف اقتضای خودخواهی اش، قدم از دایره تنگ خودپرستی بیرون می نهد و به دیگر خواهی روی آورد.

پیام متن:

لذت مهرورزی به دیگران، بسیار بیشتر از لذت ارضای نیاز فردی و برآوردن خواسته های مادی است.

اعتدال در محبت

میانه روی در هر کاری، پسندیده و افراط و تفریط، ناپسند است. بر این اساس، تأکید کردن بر ارزش و اهمیت مهربانی، به معنای تجویز افراط در آن نیست. مهربانی بیش از حد به کسی که شایستگی آن را ندارد، سبب می شود تا او برای احترام کننده، ارج و ارزش متقابل را در نظر نگیرد و در نتیجه، حرمت فرد مهربان را بشکند و شخصیت و جایگاه اجتماعی او را خدشه دار کند. بنابراین، مهرورزی به دیگران باید با نیاز، شایستگی و ظرفیت آنان متناسب باشد. مهربان بودن با همه مردم به طور یکسان؛ اعم از فرومایه و بلندپایه، نادان و دانشمند، بدکار و نیکوکار، به معنای نادیده گرفتن ارزش ها و تباه ساختن گوهر محبت و مهربانی است. به همین دلیل، اسلام از سویی نظارت بر ابراز عواطف را به عقل سپرده است تا انسان، آن را با موازین شرعی و مقتضیات عقلی محدود سازد و از افراط و تفریط جلوگیری کند. از سوی دیگر، در آموزه های متین خود، پیروانش را به رعایت اندازه در محبت ورزیدن به افراد سفارش کرده است. برای نمونه، خداوند گروهی را شایسته هیچ محبتی ندانسته و از نرمش و مدارا با آنان نهی کرده و فرموده است:

مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَی الْکُفّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ. (فتح: 29)

محمد، فرستاده خدا و آنان که با اویند، بر کافران سخت گیرند و میان خود مهربانند.

گروهی را نیز شایسته محبت بیشتر دانسته و درباره آنان سفارش ویژه کرده است، مانند: ناتوانان، زیردستان، کودکان، یتیمان، تهی دستان و پدر و مادر.

امام محمدباقر علیه السلام فرمود:

کسی که چهار ویژگی زیر در وی باشد، خداوند برایش خانه ای در بهشت بنا می کند:

کسی که یتیمان را پناه دهد؛ به ناتوانان مهربانی ورزد؛ با پدر و مادرش به نرمی برخورد کند و با زیردستانش مدارا کند.

پیام متن:

1. تعادل در مهرورزی از اصول جاودانه و سازنده اسلام است.

2. با دشمن انسانیت و معرفت باید با شدت برخورد کرد.

اهمیت دوست و تأثیرپذیری از او

در برخی از روایات، یکی از راه های شناخت دین و مذهب افراد، شناخت دوستان آنان دانسته شده است. رسول گرامی اسلام می فرماید:

اَلْمَرْءُ عَلی دِینِ خَلیلِهِ فَلْیَنْظُرْ اَحَدُکُمْ مِنْ یُخالِلْ.

هر کسی بر دین دوستش است، پس ببینند با چه کسی دوستی می کند.

همچنین یکی از نخستین راه ها برای قضاوت درباره شخصیت افراد، شناخت معاشران و دوستان آنان است. از حضرت سلیمان علیه السلام نقل شده است:

لاتَحْکُمُوا عَلی رجلٍ بِشَی ءٍ حَتّی تَنْظُرُوا اِلی مَنْ یُصاحِبُ فَاِنَّما یُعْرَفُ الرَّجُلُ بِاَشْکالِهِ وَ اَقْرانِهِ وَ یُنْصَبُ اِلی اَصْحابِهِ وَ اِخْوانِهِ.

درباره هیچ کس قضاوت نکن تا اینکه ببینی با چه کسی دوستی می کند. به درستی که هر کسی به وسیله دوستانش شناخته و به آنها منسوب می شود.

داشتن دوستان بد، قطعه ای از آتش است، چنان که حضرت علی علیه السلام می فرمود: «صاحبُ السّوءِ قِطعةٌ مِنَ النارِ». هم نشینی با دوستان بد، ناخواسته و ناخودآگاه، انسان را به سوی بدی ها می کشاند. از امام علی علیه السلام در رهنمودی گهربار دراین باره می فرماید:

لاتَصْحَبْ الشَّرِیرَ فَاِنَّ طَبْعَکَ یَسْرِقُ مِنْ طَبْعِهِ شَرّا وَ اَنْتَ لاتَعْلَمْ.

با انسان های شرور معاشرت نکن؛ زیرا طبع تو، ناآگاهانه از طبع او می دزدد.

ناگفته نماند، صفات خوب و پسندیده نیز به راحتی به دوستان فرد منتقل می شود. سعدی این تأثیرپذیری را بسیار زیبا به نظم درآورده است:

گِلی خوش بوی در حمام روزی

رسید از دست محبوبی به دستم

بدو گفتم که مشکی یا عبیری

که از بوی دل آویز تو مستم

بگفتا من گِلی ناچیز بودم

ولیکن مدتی با گل نشستم

کمال هم نشین در من اثر کرد

وگرنه من همان خاکم که هستم

پیام متن:

خصلت های خوب و بد دوستان به یکدیگر منتقل می شود، بنابراین در انتخاب دوست باید دقت کرد.

هم سنخی دوستان

امیرمؤمنان علی علیه السلام در نامه ای به حارث همدانی، درباره دوست گزینی و انتخاب هم نشین به او توصیه می کند. از هم نشینی آن که رأیش سست و کارش ناپسند است، بپرهیز که هر کس را از آن که دوست اوست، شناسند. در حقیقت، زمانی میان دو شخص رابطه دوستی برقرار می شود که با هم سنخیت و شباهتی داشته باشند. مولوی در ابیات زیر با اشاره به این نکته مهم می سراید:

آن حکیمی گفت دیدم در تکی

می دویدی زاغ با یک لک لکی

در عجب ماندم، بجستم حالشان

تا چه قدر مشترک یابم نشان

چون شدم نزدیک و من حیران و دنگ

خود بدیدم هر دو ان بودند لنگ

بنابراین، دوستان هر فرد، بهترین محک برای شناخت شخصیت او هستند. برای مثال، اگر کسی با انسان های دروغگو، چاپلوس، فریب کار و خیانت پیشه دوستی دارد، این نشانه خوبی است برای بازشناسی شخصیت او. انسان های خوب و طاهر نیز هیچ گاه با دوستان ناباب طرح معاشرت و دوستی نمی ریزند، و در صورت پی بردن به اوصاف ناپسند ایشان، می کوشند آنان را هدایت کنند و اگر نپذیرند، قطع ارتباط می کنند. بر اثر رعایت نکردن همین امر، راه و روش زندگی پسر نوح دگرگون شد و هم سنخ گمراهان و کافران گردید و راه شقاوت را بر صراط سعادت و رستگاری برگزید.

پیام متن:

معمولاً میان دوستان صمیمی، سنخیت و هماهنگی شخصیتی وجود دارد و به واسطه این شباهت ها، دوستی آنان استمرار می یابد، همچنین در اثر این سنخیّت، شخصیت انسان را از طریق دوستان او می توان شناخت. 

پايان