اسامی حضرت فاطمه(ع)


یا فاطمة الزهرا(ع)

میلاد کوثر مبارک


مادر بهشت (ویژه‌نامه)

شعر مادر

 
 
آسمان
را گفتم
می توانی آیا
بهر یک لحظه ی خیلی کوتاه
روح مادر گردی
صاحب رفعت دیگر گردی
گفت نی نی هرگز
من برای این کار
کهکشان کم دارم
نوریان کم دارم
مه وخورشید به پهنای زمان کم دارم
 
 
 
خاک
را پرسیدم
می توانی آیا
دل مادر گردی
آسمانی شوی وخرمن اخترگردی
گفت نی نی هرگز
من برای این کار
بوستان کم دارم
در دلم گنج نهان کم دارم
 
 
 
این جهان را گفتم
هستی کون ومکان را گفتم
می توانی آیا
لفظ مادر گردی
همه ی رفعت را
همه ی عزت را
همه ی شوکت را
بهر یک ثانیه بستر گردی
گفت نی نی هرگز
من برای این کار
آسمان کم دارم
اختران کم دارم
رفعت وشوکت وشان کم دارم
عزت ونام ونشان کم دارم
 
 
 
آنجهان راگفتم
می توانی آیا
لحظه یی دامن مادر باشی
مهد رحمت شوی وسخت معطر باشی
گفت نی نی هرگز
من برای این کار
باغ رنگین جنان کم دارم
آنچه در سینه ی مادر بود آن کم دارم
 
 
 
روی کردم با بحر
گفتم اورا آیا
می شود اینکه به یک لحظه ی خیلی کوتاه
پای تا سر همه مادر گردی
عشق را موج شوی
مهر را مهر درخشان شده در اوج شوی
گفت نی نی هرگز
من برای این کار
بیکران بودن را
بیکران کم دارم
ناقص ومحدودم
بهر این کار بزرگ
قطره یی بیش نیم
طاقت وتاب وتوان کم دارم
 
 
 
صبحدم را گفتم
می توانی آیا
لب مادر گردی
عسل وقند بریزد از تو
لحظه ی حرف زدن
جان شوی عشق شوی مهر شوی زرگردی
گفت نی نی هرگز
گل لبخند که روید زلبان مادر
به بهار دگری نتوان یافت
دربهشت دگری نتوان جست
من ازان آب حیات
من ازان لذت جان
که بود خنده ی اوچشمه ی آن
من ازان محرومم
خنده ی من خالیست
زان سپیده که دمد از افق خنده ی او
خنده ی او روح است
خنده ی او جان است
جان روزم من اگر,لذت جان کم دارم
روح نورم من اگر, روح وروان کم دارم
 
 
 
کردم از علم سوال
می توانی آیا
معنی مادر را
بهر من شرح دهی
گفت نی نی هرگز
من برای این کار
منطق وفلسفه وعقل وزبان کم دارم
قدرت شرح وبیان کم دارم
 
 
 
درپی عشق شدم
تا درآئینه ی او چهره ی مادر بینم
دیدم او مادر بود
دیدم او در دل عطر
دیدم او در تن گل
دیدم او در دم جانپرور مشکین نسیم
دیدم او درپرش نبض سحر
دیدم او درتپش قلب چمن
دیدم او لحظه ی روئیدن باغ
از دل سبزترین فصل بهار
لحظه ی پر زدن پروانه
در چمنزار دل انگیزترین زیبایی
بلکه او درهمه ی زیبایی
بلکه او درهمه ی عالم خوبی, همه ی رعنایی
همه جا پیدا بود
همه جا پیدا بود
 

تولد نور


امام صادق علیه‏السلام می‏فرمود: «وقتی خدیجه علیهاالسلام پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را به همسری برگزید، زنان مکّه به دلیل دشمنی با آن حضرت، از او دور شدند، آنان نه تنها به خدیجه علیهاالسلام سلام نمی کردند؛ حتّی از رفت و آمد زنان دیگر هم جلوگیری می‏نمودند. به این ترتیب وحشتی عجیب بر وجود خدیجه مستولی شد؛ البته او بیشتر از این می‏ترسید که به پیامبر صلی ‏الله‏علیه‏و‏آله آسیبی برسانند.

ادامه نوشته

فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بانوى زنان جهان

مادر وى خدیجه دختر خویلد، مادر مؤمنان بود.فاطمه کوچک‏ترین دختر رسول خدا (ص) و محبوب‏ترین آنان در نزد وى بود. سلاله رسول خدا (ص) جز از فاطمه،از دیگر دخترانش منقطع شد.

ادامه نوشته

فاطمه می آید


دروازه های آسمان، گشوده می شود و بارانی شگفت، زمین را فرا می گیرد.

مدینه، لبریز عطر یاس، با چشمانی گشاده تر از هر روز، بیستمین روز جمادی الثانی را دیدار می کند.

دروازه های آسمان گشوده می شود و فرشتگانی بی شمار، هلهله کنان فرود می آیند.

چشمان خدیجه علیهاالسلام ، خیس لبخند می شود و محمد صلی الله علیه و آله ، شادمان و بی قرار، کودک را در آغوش می کشد.

فاطمه علیهاالسلام متولد می شود؛ دختری که مادرِ پدر است و خیر کثیر.

خورشیدی که یازده ستاره دنباله دار را در آسمان امامت، مادری کرد.

مشرکان، پیامبر را ابتر خواندند و خداوند، فاطمه را کوثر نامید؛

اِنّا اعطیناک الکوثر فَصَلِّ لِرَبِّکَ واْنْحَرْ * اِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَر.

فاطمه متولد می شود؛ کسی که سپیده دمان، دیدگان روشنش را سجده می کنند و کوه ها قامتِ قیامت را به احترام برمی خیزند.

زنی شگفت که عفتش سرلوحه همیشه زنان تاریخ است. درختی تناور که ریشه در آسمان داشت و پرنده های نور، بر شاخه های سبزش آواز خواندند. فاطمه می آید.

دوشیزه ماه، بر پیشانی بلندش دامن می گسترد.

از شانه های زمین، یاس های سپید؛ چون پیغام های بشارت، بالا می روند.

کوهستان، صدای نفس هایش را ترانه می شود و کهکشان ها، نزول ستاره اش را شاعری می کنند. او می آید و کوچه های مدینه، طلوع گام هایش را به پیشواز می آیند.

او می آید. رودخانه های یخ بسته جهان، ترک برمی دارند و سپیدارهای جوان به سمت نور، قد راست می کنند.

بانویی بزرگ که قبیله های زمین، شکوه اساطیری اش را به نماز می ایستند.

او می آید تا دخترانِ زنده به گور شده عرب، غرور زن بودن را از بین خروارها خاک، حِس کنند.

فاطمه، فریادی سرخ است در کوچه های مظلومیت علی علیه السلام .

می ایستد تا خانه نشینی علی علیه السلام را نبیند و این گونه است که پرهای سپیدش در هجوم تیرهای کینه به خون می نشیند.

فاطمه می آید، می ایستد و می ماند تا زمینیان، حضور ملکوتی اش را آسمان شوند.

 

فرهنگ اسامى و القاب حضرت فاطمه علیهاالسلام

روز زن

دختر گرامی پیامبر خدا، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها اسامی و القابى برگزیده و زیبا دارند كه بیانگر صفات وکمالاتی والا در حضرتش می باشد و همچون نام هاى افراد دیگر این کُره خاکی نیست كه صاحب نام بی بهره از معنى نام خویش باشد.

بر اساس احادیث اسلامی، برخى از این نام ها آسمانى اند و از سوى آفریدگار تعیین گردیده و بعضى دیگر نیز از سوى برگزیدگان الهى به ایشان نسبت داده شده است.

ادامه نوشته

تولد حضرت فاطمه علیهاالسلام و روز زن

باغبان هستي:

مادر، اي لطيف ترين گل بوستان هستي، اي باغبان هستي من، گاهِ روييدنم باران مهرباني بودي که به آرامي سيرابم کند. گاهِ پروريدنم آغوشي گرم که بالنده ام سازد. گاهِ بيماري ام، طبيبي بودي که دردم را مي شناسد و درمانم مي کند. گاهِ اندرزم، حکيمي آگاه که به نرمي زنهارم دهد. گاهِ تعليمم، معلمي خستگي ناپذير و سخت کوش که حرف به حرف دانايي را در گوشم زمزمه مي کند.

گاهِ ترديدم، رهنمايي راه آشنا که راه از بيراهه نشانم دهد. مادر تو شگفتي خلقتي، تو لبريز از عظمتي؛ تو را سپاس مي گويم و مي ستايمت.

 خشم لبريز از مهرباني:

مهرباني و لطافت مادر را بارها ياد کرده ايم و ستوده ايم، ولي من، لحظه هاي ناب خشم و قهر او را نيز مي ستايم؛ لحظاتي که پايم در راه مي لغزيد و سوي بيراهه مي رفتم؛ لحظاتي که دست به خطا مي بردم و از سر جهل راه عصيان پيش مي گرفتم. نه به کلام او دل مي سپردم و نه به نگاه زنهار زده اش وقعي مي نهادم. سر در جيب جهالت فرو کرده، راه خود مي رفتم و او چون کوهي سترگ، راه بر من مي بست. چون رودي خروشان مي خروشيد، آن گونه که خود را خردتر از آن مي ديدم که نافرماني کنم و چه زود پرده جهالتم دريده مي شد و چشم دلم گشوده، و مي ديدم که با آن خشم لبريز از مهرباني اش، چگونه راه مرا بر پرتگاه خطا بسته است و آن گاه، فروتنانه به سپاسش مي نشستم

 

قدرت مندي و جديت:

به همان اندازه که مهرباني و لطافت مادر قابل ستايش است، قدرت مندي و استواري او در راه تربيت صحيح کودک نيز قابل تحسين، و شايسته ستايش است. مادر فهميده و دانا، با جديت از مشاجره با کودک و يا کوتاه آمدن در مورد خواست هاي نا به جاي او دوري مي کند و با قدرت مندي، راه او را بر خطا مي بندد و اين، بهترين راه براي حفظ سلامت جسمي و روحي کودکي است که نه خوب و بد را مي شناسد و نه مي تواند بفهمد و بشناسد.

 

گام به گام رو به سعادت:

مادر مسلمان، در کنار همه محبت هاي مادرانه و عاطفه بي پاياني که خداوند به او بخشيده، چون راهنمايي است که کودک را از همان ابتدا با اصول اسلامي آشنا مي کند. او با نقل داستان هاي واقعي يا تخيلي، تذکر گام به گام و بيان کودکانه از واقعيت ها و بايدها و نبايدها، کودک را با رفتاري مطلوب و اسلامي پرورش مي دهد، آن گونه که اين رفتارها از همان آغاز کودکي در وجود کودک برجسته مي شود. چنين مادراني که راه سعادت را بر روي فرزندان خود مي گشايند، شايسته تحسين و پاداش الهي هستند.

 

عظمت مقام مادر:

در قانون خلقت، هرچه مقام آفريده اي بالاتر است، وظايف او هم سنگين تر مي شود. در اين ميان، زن که به عنوان انسان، جانشين خدا در زمين و به عنوان مادر، پرورش دهنده افراد جامعه بشري است، از مقام بلند و والايي برخودار است. آيت الله جوادي آملي، در مورد عظمت مقام مادر و وظايف او چنين مي نويسد: �يک سلسله مسئوليت هاي پرورشي به عهده مادر است که مرد از آن محروم است. زن حداقل سي ماه يک سري مسئوليت هايي دارد که مرد ندارد. در اين سي ماه که کودک مستقيماٌ از مادر تغذيه مي کند، مادر مسئول حفظ دو نفر است؛ يکي براي خود و ديگري براي کودک. آيا اين عظمت زن نيست؟ اين مسئوليتي نيست که ذات اقدس الهي به زن داده است که به زن فرمود: مسئوليت در حفظ انديشه ها، افکار و عقايد بيش از مرد است. تو مسئول دو نفري. از اين رو مواظب افکار و انديشه هايت باش؛ زيرا که بسياري از مسائل، از راه انديشه به فرزند مي رسد�.

تعالي انديشه در مادر:

حساسيت مقام زن و دشواري وظايف او، و سنگيني اموري که در خلقت بر عهده او نهاده شده، بسيار دشوار و در عين حال ظريف و دقيق است. توجه مادران به اين وظايف حساس، باعث سلامت جامعه بشري است. استاد جواد آملي در اين باره چنين مي نويسد: �اگر مادري بداند که انديشه هاي او در کودک اثر مي گذارد، انديشه ها و بينش هاي خود را تعالي بيشتري مي بخشد، وظيفه مادري تنها اين نيست که با وضو بچه را شير بدهد و (يا هنگام شير دادن) �بسم الله� بگويد که اينها امور ظاهري و عبادت هاي ظاهري است؛ بلکه دين مي فرمايد: مواظب انديشه هاي خودت نيز باش�.

تجليل ويژه از مادر:

خداوند در جاي جاي قرآن کريم، به تکريم و احترام پدر و مادر و احسان به آنها سفارش و در مواردي، احسان به والدين را در کنار عبادت حق ذکر مي کند. ولي با همه اين توصيه ها، در جايي که از زحمات آن دو ياد مي کند، تنها از دشواري هايي که مادر تحمل کرده نام مي برد و مي فرمايد:� ما انسان را سفارش کرديم که به پدر و مادرش نيکي کند، (خاصه مادر) زيرا مادرش (بار وجود) او را به سختي حمل کرده و به سختي فرو نهاده است.� بله آن جا که سخن از سختي ها و زحمات است، خداوند نام مادر را به صورت مخصوص بيان مي دارد تا بلنداي حق او بر فرزند، آشکار گردد.

بلنداي مقام مادري:

استاد جوادي آملي درباره توجه و اهتمام زنان به امور خانواده و وظيفه حساس مادران مي فرمايد: �مبادا  ارزش هاي مادي و عادي، مقام والاي مادري را به دست نسيان بسپارد و آن را کمتر از سمت هاي ديگر وانمود کند و خانه داري و مديريت داخلي خانواده که رکن اصيل جامعه اسلامي است، کم رنگ گردد�.

 

منزلت رفيع مادر:

حساسيت وظايف مادر به قدري والا و دقيق است که توجه يا عدم توجه به آن، تأثير آشکار و عميقي بر آينده کودک و جامعه مي گذارد. در حقيقت، مقام مادري پستي کليدي در جامعه است.

استاد جوادي آملي در مورد مقام مادر مي فرمايد: �نه اعضاي خانواده مجازند مقام شامخ مادري را تنزل دهند، نه افراد جامعه مي توانند منزلت رفيع مديريت داخلي خانه را سبک تلقي کنند، نه نظام حکومتي و سيستم اداره جامعه حق دارد از بهاي لازم آن غفلت يا تغافل کند، و نه خود زنان مأذونند که از شناخت چنين جايگاه رفيعي جاهل بوده و يا تجاهل نمايند.�

دعا براي والدين:

خداي متعال در کتاب آسماني اش، قرآن کريم، در چهار مورد احسان و اکرام والدين را بلافاصله بعد از توحيد و عبادت خود ذکر کرده که اين نشان دهنده تأکيد بر وجوب احترام و احسان به والدين و بزرگ داشت مقام آنان است. افزون بر اين، در موارد چندي نيز مؤمنان را به دعا در حق والدين و طلب آمرزش براي آنان توصيه کرده است. ما نيز در اين روز بزرگداشت مقام مادر، دست به  دعا بر مي داريم و از خداي يگانه براي همه مادران مهربان برکت، رحمت و عزت مي طلبيم.

گاه نيازمندي:

مادران اسوه هاي فداکاري، جلوه هاي صبوري و آينه هاي بردباري اند که کودک را از آغاز بودنش در آغوش پر مهر خويش گرفته و در پناه حمايت خود مي پرورانند. لحظه اي از فکر کودک خود غافل نمانده و اندکي بي توجهي به او روا نمي دارند. چه زيباست اگر چنين اسوه هاي صبوري و فداکاري را، گاهِ پيري که نيازمند حمايت و هم ياري اند، با مهرباني و رحمت بپذيريم، دست ياري به سويشان بگشاييم، و مقام بلندشان را پاس داريم. 

  منبع:www2.irna.ir

تفسیر آیه مباهله

 آیه مباهله

«فَمَن جآجَّکَ فیهِ مِن بَعد ما جائَکَ مِنَ العِلمِ فَقُل تَعالَوا ندعوا ... هرگاه بعد از علم و دانشی که (درباره ی مسیح) به تو رسید، [باز] کسانی با تو به مُجاجّه و ستیز برخیزند، به آن ها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را، ما زنانِ خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود، آن گاه مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم».

چون رسول صلی الله علیه و آله وسلم مکه بگشاد و اسلام منتشر شد و سلطانِ حجَتِ رسول قاهر گشت بر کافران؛ وُفود (گروه ها) آمدن گرفتند به نزدیک رسول صلی الله علیه و آله وسلم . بهری (گروهی) اسلام می آوردند و بهری امان می طلبیدند.

در جمله ی وفود، وَفْد (گروه) نجران بود. عصر در مدینه آمدند. جامه های دیبا پوشیده و صلیب ها در گردن افکنده. جهودان بیامدند و با ایشان مناظره کردند و ایشان را گفتند: شما بر هیچ نه آید. (شما باطل هستید)

چون رسول صلی الله علیه و آله وسلم نمازِ دیگر(عصر) بکرد، ایشان روی به رسول کردند و گفتند: عیسی را چه می گویی؟

گفت: بنده ای بود که خدای تعالی او را برگزید.

گفتند: یا محمد! او را پدری می شناسی؟

رسول گفت: او نه از نکاح زاد تا او را پدر باشد.

گفتند: هیچ بنده ی مخلوق را دیدی که نه از نکاح باشد و او را پدر نباشد؟

[رسول گفت: آری. آدم که پدری و مادری نداشت.]

و آنان چون این سخن نپذیرفتند، رسولْ ایشان را گفت: چون شما قول من باور نمی کنید و حجّت قبول نمی کُنید، بیایید تا مباهله کنیم که خدای مرا خبر داد که عذاب آرد بر دروغ زن.

با یکدیگر نگریدند و گفتند: چه رأی است شما را؟ گفتند: مهلت باید خواستن تا فردا. گفتند: ما را مهلت ده تا فردا تا ما اندیشه کنیم.

آنگه برفتند و باهم بنشستند و رأی زدند. اسقف، ایشان را گفت: اگر محمد فردا آید و عامه ی (همه ی) صحابه را در قفا گرفته (پشت سر آورده) از او هیچ اندیشه مکنید و با او مباهله کنید که او بر حق نیست و اگر آید و خاصّه فرزندانِ خود را و قرابات (نزدیکان) خود را آرد، از مباهله ی او حَذَر کنید.

چون بامداد بود و صحابه در مسجد جمع شدند و هر کسی توقع کرد که رسول، او را حاضر کند، رسول گفت: مرا نفرموده اند الاّ خاصّگان خود را از زنان و مردان و کودکان آن جا بَرَم. آنان را که خدای تعالی به دعای ایشان، عذاب فرستد و عذاب صَرْف کند. [بازدارد]

آنگه دست علی گرفت و حسن و حسین از پیشِ او می رفتند و فاطمه علیهاالسلام به دنبال ایشان می رفت تا به صحرا شدند و ترسایان بیامدند و اسقفِ ایشان در پیش ایستاده، چون ایشان را در نگرید، آنان را دیدند.

اُسقُف گفت: اینان که اند از محمّد؟

گفتند: آن بُرنا (جوان) پسر عمّ و داماد اوست بر دخترش و آن زن دختر اوست و آن کودکان دخترزادگانِ اویند.

او با ترسایان نگریست و گفت: بنگرید که محمد چگونه واثق (مطمئن) است که به مباهله، فرزندان و خاصّگانِ خود را آورده است و به خدای که اگر هیچ خوف بودی او را از آن که حجّت بر او باشد، چگونه اختیار کردی هلاک خود و هلاک اینان را از مباهله ی او حذر کنید که اگر نه مکان قیصر بودی من اسلام آوردمی و با او مصالحه کنید بر آن که او حکم کند و بازگردید و با شهر خود شوید و رأی بزنید تا صلاح شما در چیست؟

گفتند: رأی تو، رأی ما باشد و آن چه تو گویی عین مصلحت باشد.

اسقف گفت: یا ابا قاسم! ما با تو مباهله نمی کنیم و لکن با تو مصالحه می کنیم و با ما مصالحه کن بر چیزی که به آن قیام توانیم کردن.

و رسول صلی الله علیه و آله وسلم با ایشان مصالحه کرد و نامه نوشت بر مصالحه. مسیحیان نامه بستدند و ببردند و در راه با یکدیگر می گفتند: این که ما کردیم صلاح بود یا نه؟ بزرگِ آنان، ایشان را گفت: و اللّه که ما و شما می دانیم که محمد پیغامبری مُرسَل است و آن چه آورده است از کتاب، از (طرف) خدای است و به خدای که هیچ کس با هیچ پیغامبر مباهله نکرد و الاّ مستأصل شدند و از ایشان کسی نماند کوچک و بزرگ و اگر شما این کنید، هلاک شوید و بر پشتِ زمین، هیچ ترسا نماندی که من در ایشان نگریستم. که من روی ها (صورت هایی) دیدم که اگر از خدای بخواستندی تا کوه ها را از جای برکَنَد، بر آن اجابت کردی.

و رسول صلی الله علیه و آله وسلم گفت: به آن خدای که جانِ من به امر اوست که عذاب، فرو آینده بود بر نجرانیان اگر مباهله کردندی و خدای تعالی ایشان را همانند خوک و بوزینه کردی و از این کوه آتشی برآمدی و همه را بسوختی و از قبیله ی ایشان، هیچ جانوری نماندی تا مرغان بر درخت ها برنگشتی که بر پشت زمین، یک ترسا بودی.

منبع : پایگاه حوزه

 

بر غاصبین فدک و قاتلین حضرت زهرا        لعنت...

    

      بر غاصبین فدک و قاتلین حضرت زهرا

      لعنت...

قاتل حضرت زهرا کیست؟

قاتل حضرت زهرا کیست؟

مرحوم محدّث قمی، اقوال محدّثان بزرگ اهل تشیّع و تسنّن درباره شهادت حضرت زهرا(س) و عاملان به شهادت رساندن حضرت را در کتاب بیت‏الاحزان{1} ذکر کرده که خلاصه‏ای از آن چنین است:

1. ابو محمد بن عبدالله بن مسلم بن قتیبه دینوری، از عالمان معروف اهل تسنّن در کتاب الامامْ و السیاسه مینویسد: ابوبکر دستور داد عدّه‏ای از اصحاب را که با او بیعت نکرده بودند، برای گرفتن بیعت حاضر کنند؛ ولی افراد ابوبکر آن‏ها را نزد امام علی(ع) یافتند. در این هنگام عمر به خانه حضرت علی(ع) رفت و فریاد زد: بیرون بیایید. وگرنه سوگند به کسی که جان عمر در دست او است، خانه را با اهل آن به آتش میکشم. بعضی از حاضران به عمر گفتند: حضرت فاطمه(س) در این خانه است. عمر گفت: اگر فاطمه هم در خانه باشد، باز هم آن را آتش میزنم.{2}

2. دانشمند معروف اهل تسنّن، ابن ابی الحدید در شرح نهج‏البلاغه مینویسد: در فتح مکّه( سال ششم هجری) شخصی به نام هبار بن أسوده، زینب دختر رسول خدا(ص) را که در محمل نشسته بود، با نیزه ترسانیده ،و سبب شده بود که وی فرزندش را سقط کند. پیامبر(ص) برای خون هبار احترام قائل نشد، و او را به اعدام محکوم کرد.{3} ابن ابی الحدید میگوید: من این خبر را برای استادم ابو جعفر نقیب نقل کردم. استادم فرمود: اگر رسول خدا ریختن خون هبار بن أسود را جایز بداند از آن رو که او زینب را ترسانیده و سبب سقط جنین او شده، لازمه این حکم آن است که اگر حضرت پیامبر زنده بود، ریختن خون آن کس را که حضرت فاطمه(س) را ترسانیده بود به طوری که سبب سقط فرزند حضرت شد نیز جایز میدانست.{4}

میر حامد حسین هندی، در کتاب عبقات الانوار، از کتاب الوافی بالوفیات، تألیف صلاح‏الدین صفدی که از عالمان اهل تسنّن است، در شرح زندگی نظام از استادان و عالمان بزرگ اهل تسنّن نقل میکند که نظام گفت: پیامبر تصریح کرد که مقام امامت از آن علی(ع) است و حضرت را به فرمان حق تعالی برای امامت معرّفی کرد؛ به طوری که همه اصحاب از آن آگاه شدند؛ ولی عمر آن را به سبب ابوبکر، کتمان کرد. وی در ادامه سخن میگوید: عمر در روز بیعت با ابوبکر به پهلوی حضرت فاطمه(س) ضربه زد که بر اثر آن، محسن فاطمه سقط شد/

محدّث قمی در بیت الاحزان مینویسد: محمد بن جریر طبری امامی به سند معتبر از ابو بصیر نقل میکند که امام صادق(ع) فرمود: حضرت فاطمه(س) روز سه‏شنبه، سوم جمادیالثانی، سال یازدهم هجری از دنیا رفت و علّت وفات حضرت، ضربت قنفذ غلام عمر بن خطاب بود که به دستور عمر با غلاف شمشیر بهحضرت ضربه زد؛ به طوری که فرزندش محسن سقط شد و همین امر، بیماری شدید حضرت را در پی داشت.{5}

همچنین نامه عمر به معاویه که شرح این حادثه را به طور گسترده بیان میکند، خواندنی است. مشروح این نامه را علاّمه مجلسی، در کتاب بحارالانوار، ج 8، ص 222، چاپ قدیم از کتاب دلائل الامامه، ج 2 نقل کرده است/

اقوال دیگری از عالمان تسنّن و تشیّع در این زمینه نقل شده است که مجالی برای نقل آن نیست. به هر حال، از مجموع آرای ناقلان این حادثه استفاده میشود این واقعه دردناک که آن افراد برای حضرت زهرا(س) پیش آوردند. سرانجام سبب شهادت آن اسوه تقوا و هدایت شد/

اس ام اس شهادت حضرت فاطمه زهرا و ایام فاطمیه

اس ام اس شهادت حضرت فاطمه زهرا و ایام فاطمیه

 

 

حضرت محمد (ص) می فرمایند: فاطمه پاره تن من است. هرکه او را بیازارد، مرا آزرده خاطرکرده و هر که او را شاد کند، مرا نیز خوشحال نموده است.

—–

در بین آن دیوار و در ای فدایی حیدر
دادی تو شش ماهه پسر بهر یاری حیدر

—–

یا علی قبر پرستویت کجاست؟
آن گل صد برگ خوش بویت کجاست؟

—–

من با که گویم این که بهارم خزان شده
ماهم به خاک تیره غربت نهان شده
بانوی بی نشان که به هرسو نشان ز اوست
رفت از برم به قامت همچون کمان شده

—–

در حریم فاطمیّه مرغ دل پر می زند
ناله از مظلومی زهرای اطهر می زند

السلام علیک یا فاطمة الزهرا

—–

یا علی خرابم از غمت
سوختم کبابم از غمت
زخم کهنه را نمک زدند
همسر تو را کتک زدند

—–

منم زینب که بی دلدار مانده ست
به قلبم خون به چشمم خار مانده ست
نگاهم خیره می ماند همیشه
به آن خونی که بر دیوار مانده ست.

—–

هر سینه که دوستدار زهراست
آشفته و بی قرار زهراست
گنجینه ی هفت آسمان ها
در سینه ی خون نگار زهراست
از شرح کرامتش همین بس
عالم همه وامدار زهراست

—–

زهرا شهید گشت بی جرم و گناه

هست از غم او، سینه ی عالم پر آه

ناموس خدا کجا و سیلی خوردن

لا حول و لا قوه الا بالله

—–

ای کاش فدک این همه اسرار نداشت

ای کاش مدینه در و دیوار نداشت

فریاد دل محسن زهرا این بود

ای کاش در سوخته مسمار نداشت

—–

حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود،

خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود،

ای که ره بستی میان کوچه ها بر فاطمه،

گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود.

—–

یا علی رفتم بقیع اما چه سود
هرچه گشتم فاطمه(س) آنجا نبود
یا علی قبر پرستویت کجاست؟
آن گل صد برگ خوش بویت کجاست؟
هرچه باشد من نمک پرورده ام
دل به عشق فاطمه خوش کرده ام
حج من بی فاطمه (س) بی حاصل است
فاطمه (س) حلال صدها مشکل است

شهادت حضرت زهرا (س) بر شما تسلیت باد

—–

اگر محور به هر امکان علی بود / ولی بر فاطمه مهمان علی بود

کنار تربتت مظلومه زهرا / سر شب تا سحر گریان علی بود . . .

—–

خون است که روی خاک خشت افتاده است / داغ است به قلب سر نوشت افتاده است

خیزید و فرشته را به بیرون ببرید / آتش به در باغ بهشت افتاده است

—–

الهی داد از این دل داد از این دل

کنار قبر زهرا کرده منزل

بگو زهرا زجا خیزد ببیند

که اشک دیده کردخاک او گل

—–

نگاه سرد مردم بود و آتش / صدا بین صدا گم بود و آتش

بجای تسلیت با دسته ی گل / هجوم قوم هیضم بود و آتش

—–

کمی از غسل زیر پیرهن ماند

کمی از خون خشک بر بدن ماند

کفن را در بغل بگرفت و بو کرد

همان طفلی که آخر بی کفن ماند

—–

ز سوز دل کنم گریه برایت / که دیگر نشنوم زهرا صدایت

در و دیوار خانه با نگاهم / بیادم آورد آن ناله هایت

—–

تا که نامت بر زبان آمد ، زبان آتش گرفت / سوختم چندان که مغز استخوان آتش گرفت

حیدر آمدخاک همچون باد ، گرم گریه شد / خواست تا غسلت دهد ، آب روان آتش گرفت

—–

یتیمان جز دو چشم تر ندارند / به غیر از خاک غم بر سر ندارند

چو مادر مرده ها باید فغان کرد / که طفلان علی مادر ندارند . . .

—–

آنان که بر این خانه هجوم آوردند / در خاک نهال کینه را پروردند

در کعبه علی شکسته بتها شان را / اکنون به در خانه تلافی کردند . . .

—–

چنان داغت دلم غمناک کرده / که دست من تو را در خاک کرده

بجایت زینب مظلومه تو / غبار غم ز رویم پاک کرده

—–

ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم / مامور برای خدمت زهرائیم

روزی که تمام خلق حیران هستند / ما منتظر شفاعت زهرائیم

شهادت حضرت فاطمه (س) تسلیت

—–

کدامین شب از آن شب تیره تر بود / که زهرا حایل دیوار و در بود

شبی کاندر هجوم تیغ بیداد / سرت را سینه زهرا سپر بود . . .

یا فاطمه (س)

—–

عمریست رهین منت زهرائیم / مشهور شده به عزت زهرائیم

مُردیم اگر به قبر ما بنویسید / ماپیر غلام حضرت زهرائیم . . .

—–

نمایان شد ز خط آتش و دود / که جرم فاطمه حب علی بود

پس از زهرا علی بی همزبان شد / اسیر امتی نامهربان شد . . .

—–

چه تعبیری خدا در نقطه دارد/ که تفسیری جدا هر نقطه دارد

به تعداد بهار عمر زهرا(س) / همین اندازه کوثر نقطه دارد . . .

(سوره ی کوثر ۱۸ نقطه دارد)

—–

ما گوشه نشینان غم فاطمه ایم
محتاج عطا و کرم فاطمه ایم

—–

خزان زود هنگام و کبود شدن یاس بوستان پیامبر، تسلیت باد.

—–

بر عالمیان رحمت رحمان زهراست
در هر دو جهان سرور نسوان زهراست
نوری که دهد شاخه ی طوبی از اوست
کوثر که خدا گفته، به قرآن زهراست

سر فصل کتاب آفرینش زهراست
روح ادب وکمال و بینش زهراست
روزی که گشایند در باغ بهشت
مسئول گزینش و پذیرش زهراست

—–

دیدم که ازپس در، پهلوی من شکسته است
فریاد من در آنجا، علی بود علی بود
بر روی سینه ی من، با میخ در نوشتند
این جرم گفتن علی بود علی بود
من هم زخون سینه، بر روی در نوشتم
تنها پناه زهرا، علی بود علی بود

—–

امام صادق(ع) می فرمایند:
هر کس به شناخت حقیقی فاطمه (س) دست یابد، بی گمان شب قدر را درک کرده است.

—–

جز علی و پدرت، قدر تو را کس نشناخت
شب قدری و بُوَد قدر تو پنهان، زهرا

—–

پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:
من نام دخترم را فاطمه (س) گذاشتم؛ زیرا خداوند، فاطمه (س) و هر کس که او را دوست دارد، از آتش دوزخ دور نگه داشته است.

—–

پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:
فاطمه (س) پاره تن و نور چشم و میوه دل من است.

—–

الا ای چاه ! یارم را گرفتند
گلم، باغم، بهارم را گرفتند
میون کوچه‌ها با ضرب سیلی
همه دار و ندارم را گرفتند

—–

از فاطمه اکتفا به نامش نکنید
نشناخته توصیف مقامش نکنید
هر کس که در او محبت زهرا نیست
علامه اگر هست سلامش نکنید

—–

بر حاشیه‌ی برگ شقایق بنویسید
گل، تاب فشار در و دیوار ندارد

—–

پیمبری که عمری غم خوار امتش بود
روی کبود زهرا (س) اجر نبوتش بود ؟!

—–

دل از غم فاطمه توان دارد، نه
و ز تربتِ او کسی نشان دارد، نه
آن تربتِ گمگشته به بَر، زوّاری
جز مهدی صاحب الزمان دارد، نه

پیام‏هایی به مناسبت شهادت حضرت زهرا(س)

پیام‏هایی به مناسبت شهادت حضرت زهرا(س)

القاب و نام‏های حضرت زهرا(س)
حضرت زهرا دارای القاب و نام‏های متعددی است که هر یک بیانگر بخشی از کرامات نفسانی و مقامات معنوی ایشان می‏باشد.
ششمین پیشوای شیعیان، امام صادق(ع) می‏فرمایند: حضرت زهرا(س) نزد خداوند نُه نام داشت: فاطمه، صدّیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، مُحَدّثه و زهرا. سپس امام(ع) فرمودند: فاطمه یعنی جدا شده از هر بدی.

عظمت شخصیت حضرت زهرا(س)
بدون شک وجود مبارک حضرت زهرا(س) از شگفتی‏های عالم خلقت و ارزشمندترین و گرانبهاترین هدیه خداوند متعال به پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) است. مقام و موقعیت این بانوی بزرگ در آن حد از عظمت و رفعت است که بنا بر روایات معتبر، در طول مدت هفتاد و پنج روزی که حضرت زهرا(س) پس از مرگ پیامبر در قید حیات بودند، جبرئیل فرشته مقرّب الهی به خدمت ایشان می‏آمد و به آن حضرت تعزیت می‏گفت. در این باره امام خمینی(ره) می‏فرمایند: «مسأله آمدن جبرئیل برای کسی، یک مسأله ساده نیست. خیال نکنید که جبرئیل برای هر کسی می‏آید و امکان دارد بیاید. این یک تناسب لازم است بین روح آن کسی که جبرئیل می‏خواهد بیاید و مقام جبرئیل که روح اعظم است.»

رمز توجه به حضرت زهرا(س)
در طول چهارده قرن که از نزول قرآن کریم و ظهور آیین جاودانی اسلام می‏گذرد، شخصیت‏های اندیشمند و نامور بسیاری در دامان این مکتب پرورش یافته و علما، فقها و عرفای زیادی از محضر تعالیم ارزشمند آن برخاسته‏اند اما مسلمنان هنوز در فرصت‏ها و موقعیت‏های مختلف به تجلیل و بزرگداشت شخصیت حضرت زهرا(س) می‏پردازند و در پرتو این وجود نورانی راهِ کمال و رشد می‏پیمایند. رمز این انتخاب خردمندانه را مقام معظم رهبری چنین توجیه می‏نمایند: «تجلیل از مقام فاطمه(س) تکریم ایمان، تقوا، علم، ادب، شجاعت، ایثار، جهاد، شهادت و در یک کلمه مکارم اخلاق است.»

ممتازترین زنان جهان
از میان زنان صالح و پرهیزگار جهان، چهار شخصیت زیر از فضایل و امتیازات ویژه‏ای برخوردارند و بیش از سایرین معروف می‏باشند: 1 ـ آسیه همسر فرعون 2 ـ مریم مادر حضرت عیسی 3 ـ خدیجه همسر گرامی پیامبر 4 ـ فاطمه زهرا(س). این چهار بانوی نمونه چنان در راه کمال و قرب به حضرت حق پیش رفته‏اند که در برخی از روایات در وصف آنها آمده است که بهشت شیفته دیدار این چهار انسان متعالی است. با این همه رفیع‏ترین قلّه کمال و فضیلت، تنها به تسخیر بانوی بزرگ اسلام حضرت زهرا(س) در آمده است و همانگونه که در احادیث پیشوایان دین تأکید شده است، لقب «سیده نساء العالمین» یعنی سرور زنان هر دو جهان، صرفا به آن حضرت اختصاص دارد.

فضیلت تسبیحات حضرت زهرا(س)
چنانکه می‏دانیم در پایان هر فریضه پرداختن به تعقیبات و خواندن اَدعیه و اَذکار مستحب است و مؤمنان پس از هر نماز واجب به این مهم می‏پردازند. اما از میان مجموعه گفتارها و افعالی که تحت عنوان تعقیبات نماز وارد شده است، تسبیحات حضرت زهرا(س) از فضیلت و پاداش معنوی ویژه‏ای برخوردار است. امام خمینی(ره) در کتاب ارزشمند «تحریر الوسیله» در این باره می‏فرمایند: «شاید افضل از همه اَذکار، تسبیحات حضرت صدیقه زهرا(س) باشد و کیفیت تسبیحات آن حضرت، بنا بر احتیاط، سی و چهار مرتبه «الله اکبر» و سپس سی و سه «الحمد الله» و پس از آن سی و سه «سبحان الله» است.»

فاطمه مادر اسلام
در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده که: کُنیه دختر رسول خدا(ص) «امّ ابیها» بود. فاطمه جان، پدر بزرگوارت تو را مادر خود نامید، اما تو مادر اسلامی؛ چرا که دامن توست که اسلام ناب محمدی(ص) را پرورده است. ای «امّ ابیها»، تو با دست‏های نوازشگر و قلب مهربانت با پدر چه کردی و با او چه گفتی که پاره تن او شدی، و شادی تو شادی او، و اندوه تو اندوه او بود. او هر روز به خانه تو می‏آمد و آخرین وداعش نیز تو بودی، او تو را می‏بوسید و می‏بویید و بر جای خویش می‏نشاند و تو نیز او را می‏بوسیدی و بر جای خویش می‏نشاندی. تو عزیزترین مردم نزد پدر بودی و چهره گشاده و خانه کوچک و محقرّت، آرامش بخش قلب نازنین او بود.

شکوفایی هنر در محضر فاطمه(س)
تاریخ هزار و چهار صد ساله اسلام به برکت وجود صدیقه کبری(س) شاهد شکوفایی هنر مقدس و والا بوده است و هنرمندان متعهد همواره به خلق آثار هنری شگفت انگیزی دست زده‏اند که در مدح و سپاس حضرت زهرا(س) و معرفی چهره تابان آن حضرت به جهانیان فراهم آمده است. از جمله شاعر دل سوخته، اقبال لاهوری، در مدح آن گوهر بی همتا چنین سروده است:
مزرع تسلیم را حاصل بتول مادران را اسوه کامل بتول
بَهْر محتاجی دلش آنگونه سوخت با یهودی چادر خود را فروخت
نوری و هم آتشی فرمان برش گُم رضایش در رضای شوهرش
آن ادب پرورده صبر و رضا آسیاگردان و لب قرآنْ سَرا

فاطمه مظهر نوع‏دوستی
امام حسن مجتبی(ع) می‏فرماید: در شب جمعه‏ای مادرم فاطمه(س) را دیدم که با رکوع و سجود، شب را به صبح رساند. مادرم در آن شب تا سحرگاه دعا می‏کرد و عده زیادی از مردان و زنان مؤمن را نام می‏برد و در حق آنان دعا می‏فرمود. من به او عرض کردم: چرا برای خود دعا نمی‏کنی؟ فرمود: ای فرزندم «اَلْجار ثُمَّ الدّار، ابتدا برای همسایگان و سپس برای خود.»
ز شب تا به سحر بیدار بودی بیاد دیگران بسیار بودی
همیشه ذکر یا ربّ بر لب تو به یا سبّوح و یا غفّار بودی
دعایت از برای دیگران بود نمودِ کامل ستّار بودی

فاطمه و مسئولیت خانه‏داری
هر چند که فاطمه زهرا(س) بخشی از ساعات زندگی خود را به عبادت و راز و نیاز با حضرت حق سپری می‏کرد، اما آن بانوی نمونه، هیچ گاه از مسئولیت خانه داری وظایفی که در قبال همسر و فرزندان بر عهده داشت غافل نمی‏گردید. در آن دوران که انجام دادنِ کارهای خانه با رنج و مشقت فراوان همراه بود، حضرت لحظه‏ای از کار و تلاش باز نمی‏ایستاد تا آنجا که درمنابع تاریخی آمده است: «فاطمه دختر رسول خدا آنقدر آسیاب کرد که دستش تاول زد و ورم کرد و چوب آسیاب باعث شد دستانش پینه بزند.»

فاطمه، وجود پر فیض و برکت
زندگانی حضرت زهرا(س) هر چند که از لحاظ ظاهری، بسیار کوتاه و توأم با درد و رنج فراوان بوده است، اما آثار و برکات ارزشمندی که بر جامعه انسانی و به ویژه بانوان نهاد، بر کسی پوشیده نیست. بدون تردید احیای مقام زن و شکوه و عظمتی که اسلام در آن اوضاع سخت تاریخی برای زن به ارمغان آورد، تا حد بسیاری وامدار تلاش‏های گسترده و مجاهدت‏های عملی این شخصیت بزرگ است.

ویژگی‏های حضرت فاطمه(س)
ابعاد زندگانی کوثر ولایت و دخت نبوت، حضرت زهرا(س) بسیار گسترده و شگفت‏انگیز است. زهرا(س) در صحنه‏های خونین نبرد پرستار مجروحان و جانبازان، در خانه، همسری دلسوز و مادری مهربان، و در محراب عبادت، عاشقی پر شور است. او در میدان علم و فصاحت، بی همتا و در هنگامه ایثار و شجاعت، یگانه روزگار است.
در آسمان دانش و تقوا و برتری پیدا نشد چو فاطمه تابنده اختری
در زهد و پاکدامنی و عفت و وقار دارد به بانوان جهان فضل و برتری

زمزمه‏های فاطمه(س)
عالم و اندیشور بزرگ مرحوم علامه مجلسی در کتاب گرانسنگ بحار الانوار، بخشی از دعاها و نیایش‏های حضرت زهرا(س) را به درگاه خالق یکتا نقل کرده است. در این قسمت به فرازهایی از این زمزمه‏های عارفانه توجه فرمایید:
پروردگارا، حمد و سپاس و منت و برتری، از آن توست، نعمت و شکوه و فرمانروایی و ملکوت ویژه توست و قدرت و افتخار، سروری و منت و بزرگواری تنها تو راست. بار الها، جز ذات یگانه و بی شریک تو معبودی نیست، زنده می‏کنی و می‏میرانی و خود زنده نامیرایی، نیکی به دست توست و بر هر چیز توانایی. خداوندا، بر محمد(ص) و دودمان پاک و اصحاب برگزیده‏اش درود فرست.

قرآن و فاطمه زهرا(س)
مفسران و قرآن پژوهان بر این عقیده‏اند که برخی از آیات شریف قرآن کریم در شأن بانوی بزرگ اسلام فاطمه زهرا(س) نازل شده است و به فضایل و کمالات این الگوی کامل انسانی اشاره دارد.
از جمله می‏توان به سوره کوثر، سوره قدر، آیات آغازین سوره هَلْ اَتی، آیه تطهیر، آیه مباهله و چندین آیه دیگر اشاره کرد که بر اساس روایات متقن اسلامی، جملگی ترسیم کننده مقامات معنوی حضرت زهرا(س) هستند.
بر عالمیان رحمت رحمان زهراست در هر دو جهان سَرور نِسوان زهراست
نوری که دهد شاخه طوبی از اوست کوثر که خدا گفته به قرآن زهراست

فاطمه(س) و انجام کارهای منزل
از نکات قابل توجه در زندگانی خردمندانه حضرت زهرا(س)، کیفیت انجام دادن وظایف خانگی و نقشی است که آن حضرت در خانواده به عهده داشت. آن بزرگوار در ابتدای زندگی مشترک خود با حضرت علی(ع)، بر اساس رهنمودهای ارزشمند پدر گرامی‏اش، مسئولیت کارهای درون خانه را بر عهده گرفت تا در کنار همسر وفادارش که مسئولیت کارهای بیرون از خانه را عهده دار شده بود، زندگی نمونه‏ای پی‏ریزی کند. حضرت زهرا(س) در پی این تدبیر عاقلانه تا پایان عمر زیباترین نحوه حضور و فعالیت زن را در خانواده ترسیم، و الگوی کاملی از همکاری در خانواده را ارائه کرد.

فاطمه(س) و اذان ناتمام
در برخی از منابع تاریخی آمده است: روزی فاطمه(س) فرمود: خیلی دوست دارم که صدای اذان مؤذّن پدرم (یعنی بلال حبشی) را بشنوم. بلال که بعد از رحلت پیامبر(ص) دیگر اذان نمی‏گفت، وقتی این خبر را شنید مشغول اذان گفتن شد. فاطمه(س) با شنیدن اذان بلال به یاد خاطرات زمان پدر افتاد و گریست. وقتی بلال گفت: «اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّدا رَسُولُ اللّه» فاطمه(س) ضجه زد و بی‏هوش روی زمین افتاد. مردم به بلال گفتند اذان را قطع کن که فاطمه(س) از دنیا رفت. بلال اذان را ناتمام گذاشت و وقتی آن حضرت به هوش آمد، از بلال خواست که اذان را تمام کند، اما بلال تقاضا کرد که آن حضرت او را معاف بدارد و فاطمه(س) نیز او را معاف داشت.

تاریخ شهادت حضرت زهرا(س)
چنان که می‏دانید در مورد تاریخ دقیق شهادت حضرت زهرا(س) اختلاف است و در مقابل گروهی از صاحب نظران که معتقدند آن حضرت تنها 75 روز بعد از رحلت جانگداز پیامبر اکرم(ص) در قید حیات بودند، برخی دیگر از محققان بر این باورند که حضرت زهرا(س) 95 روز پس از رحلت پیامبر و در روز سوم جمادی الثانی، به شهادت رسید. لذا شیعیان و دوستداران زهرای اطهر(س) هر سال در دو نوبت به عزاداری و سوگواری برای آن حضرت می‏پردازند و از این بانوی کرامت و الگوی فضیلت تجلیل می‏کنند.
ای خاک ره تو تاج سرها زهرا ای قبر تو مخفی ز نظرها زهرا
تا باب شفاعت تو باز است چه غم گر بسته شود تمام درها زهرا

لحظه هجران فاطمه(س)
اسماء بنت عُمَیس می‏گوید: هنگامی که فاطمه(س) در حالت احتضار قرار گرفت، به من فرمود: ای اسماء باقیمانده کافوری را که جبرئیل از بهشت برای پدرم آورده بود، بیاور و کنار سرم بگذار. آن گاه، جامه‏اش را به سر کشید و فرمود: اندکی صبر کن و سپس مرا صدا بزن، اگر جواب ندادم بدان که به پدرم پیوسته‏ام. اسماء مدتی صبر کرد، سپس فاطمه را صدا زد، اما جوابی نشنید، صدا زد: ای دختر محمد مصطفی، ای دختر بهترینِ انسانها، باز جوابی نشنید. رو پوش را کنار زد؛ ناگاه دید که فاطمه(س) به لقاء اللّه پیوسته است.
با نام تو دل چه با صفا می‏گردد با مهر تو دل ز غم رها می‏گردد
باشی تو کلید راز هستی زهرا با نام تو قفل بسته وا می‏گردد

خاکسپاری فاطمه(س)
روایت شده آن هنگام که فاطمه(س) جان سپرد، بین مغرب و عشا بود. مسعودی نقل می‏کند که در آن هنگام، امام علی(ع) سخت می‏گریست و مرثیه می‏خواند و چون شب فرا رسید و خواب بر چشمها چیره گشت، علی(ع) جنازه را غسل داد و به همراه حسن، حسین، عمّار، مقداد، عقیل، زبیر، سلمان، ابوذر و چند نفر از خواصّ بنی هاشم، جنازه را از خانه بیرون آورد و بر آن نماز خواندند و در نیمه‏های شب آن را به خاک سپردند.

قبر فاطمه(س) مخفی از نظره
محل دفن حضرت زهرا(س) به نحو دقیق مشخص نیست و آن گونه که برخی از بزرگان فرموده‏اند این امر تا هنگام ظهور حضرت مهدی(عج) مخفی خواهد ماند. برخی معتقدند که آرامگاه آن حضرت در روضه مطهر پیامبر اکرم(ص) و بین قبر و منبر است. ولی عدّه‏ای دیگر مرقد مطهر حضرت را در بقیع می‏دانند. و قول سوم آن است که قبر فاطمه(س) در خانه خود اوست.
یا فاطمه از تو دل بریدن سخت است پا از سر کوی تو کشیدن سخت است
بر زایر تو که از ره دور آید برگشتن و قبر تو ندیدن سخت است

آثار و برکات اخلاص
اخلاص و پالایش روان از هواهای نفسانی و دنیوی، از برجسته‏ترین صفات اخلاقی است و اسلام، که برنامه جامع رشد و سعادت انسانی است، بر این نکته اصرار دارد که انسان در انجام هر کار، باید انگیزه خود را خالص کند و با پرهیز از هر آلودگی، تنها به رضایت الهی بیندیشد.
حضرت فاطمه زهرا(س) درباره آثار معنوی «اخلاص» می‏فرمایند:
«هر کس که عبادت‏های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، خداوند نیز بهترین مصلحتش را به سوی او فرو خواهد فرستاد.»
از این رو شایسته است که مسلمانان، گوهر گرانبهای جان را به زیور اخلاص بیارایند و آلودگی‏ها و دل بستگی‏ها را از وجود خویش بزدایند تا باران رحمت الهی بر سرزمین جانشان ببارد و مصالح زندگی شان به بهترین وجه تأمین گردد.

ضرورت نشر و ترویج معارف توحیدی
حضرت فاطمه زهرا(س) همواره و در هر فرصتی تلاش می‏کردند تا تشنگان وادی حیرت و ضلالت را به سرچشمه‏های زلال علم و معارف توحیدی، رهنمون سازند. از جمله سخنرانی معروفی که در مسجد مدینه ایراد فرمودند، مطلع سخن را این گونه به معارف بلند توحیدی اختصاص داده‏اند: «گواهی می‏دهم که معبودی جز خدای یگانه نیست، آن خدای یکتایی که با چشم دیده نشود و با زبان وصف نشود و چگونگی‏اش در وهم نگنجد. موجودات جهان را از عدم و بدون مایه قبلی به وجود آورد و بی‏الگو و نمونه‏ای، آنها را آفرید، بلکه به قدرت خویش هستی‏شان داد و به مشیت خود خلقشان فرمود، بی آنکه نیازی به آفریدن آنها داشته باشد و یا فایده‏ای در تصویرشان بجوید.»

لزوم بازگشت به قرآن
امروزه علی‏رغم تغییر و تحولات گسترده در علم و تکنولوژی و پیشرفت‏های شگفت‏انگیز در زمینه هنر، ارتباطات، ابزارهای تأمین رفاه و شیوه‏های تولید، هنوز بشر به درد و رنج‏های فراوان مبتلا، و با چالش‏های متعددی دست به گریبان است.
فاطمه زهرا(س) به عنوان انسانی که دردهای بشریت را می‏شناسد و با راه‏های اصلاح و درمان آن آشناست، بازگشت به قرآن و دل سپردن به آموزه‏های گرانبهای آن را تنها راه نجات از همه این مشکلات دانسته و می‏فرماید:
«رهبر واقعی شما پس از پیامبر، کتاب ناطق خدا و قرآن راستگو و روشنایی آ شکار اوست. قرآنی که برهانش روشن، باطنش آشکار و ظواهرش پر نور است و پیروانش سرافرازند. این کتاب هر که را به آن عمل کند، به سوی بهشت می‏برد و آنان را که شنوای گفتارش می‏باشند، به سوی ساحل نجات سوق می‏دهد.»

فلسفه احکام از زبان حضرت زهرا(س)
از منظر فرهنگ ناب اسلامی، هر یک از احکام و آموزه‏های دینی، مبتنی بر علت و فلسفه خاصی است و عمل کردن به آن، آثار ویژه‏ای را به دنبال دارد. از این رو نباید پنداشت دستورات وحیانی دین، صرفا به منظور تقویت روح عبودیت و بندگی در انسان‏ها بیان شده است و هیچ اثر و پی‏آمد مشخصی به همراه ندارد.
البته شناخت دقیق و کاملِ فلسفه احکام، برای همگان امکان‏پذیر نیست و برای آگاهی از آن باید به سراغ صاحبان علم و بصیرت الهی، یعنی امامان معصوم(ع) رفت و رمز و راز هر حکم را از معدن علم و معرفت آنها فرا گرفت.
حضرت زهرا(س) به منظور آشنا ساختن مردم با علل و فلسفه برخی از احکام می‏فرمایند:
«خداوند سبحان، ایمان را برایتان وسیله پاک شدن از شرک قرار داده است، و نماز را برای جلوگیری از تکبر، و زکات را وسیله تزکیه نفس و افزایش روزی، و روزه را برای تحکیم پایه‏های اخلاص، و حج را برای استوار ساختن بنیان دین، و عدالت را برای انتظام و نزدیکی دلها، و جهاد را برای سربلندی اسلام و امر به معروف را برای مصلحت عموم، و قصاص را برای پاسداری از خون مردم مقرّر فرموده است.»

اسماعيل پرور - گلبرگ، شماره 5

لعن بر دشمنان و قاتلین حضرت زهرا سلام الله علیها

با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد

بر قاتلین زهرا لعنت

بر دشمن مرتضی لعنت

بر منکرین خدا لعنت

بر عمر و ابوبکر و عثمان لعنت

 

اللهم العن جبت و الطاغوت

لعن الله عمر

لعن الله ابوبکر

لعن الله عثمان

مهریه حضرت فاطمه زهرا(س)

مهریه حضرت فاطمه زهرا(س) پانصد درهم یعنی پانصد مثقال نقره مسکوک(هر مثقال 18 نخود است) می باشد. در حقیقت مهر حضرت فاطمه(س) همان زره حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام بود که آن را به پانصد درهم و بنابر نقلی چهارصد درهم فروختند، البته قول اوّل مشهورتر است.

آل کساء

مرا شفاعت این پنج تن بسنده بود

که روز محشر بدین پنج تن رسانم تن

بهین خلق و برادرش و دختر و دو پسر

محمد و علی و فاطمه حسن و حسین

فرا رسیدن ایام فاطمیه برهمگان تسلیت وتعزیت باد.

القاب و نام های حضرت زهرا(س)

القاب و نام های حضرت زهرا(س)

حضرت زهرا دارای القاب و نام های متعددی است که هر یک بیانگر بخشی از کرامات نفسانی و مقامات معنوی ایشان می باشد.

ششمین پیشوای شیعیان، امام صادق(ع) می فرمایند: حضرت زهرا(س) نزد خداوند نُه نام داشت: فاطمه، صدّیقه، مبارکه، طاهره، زکیّه، راضیه، مرضیّه، مُحَدّثه و زهرا. سپس امام(ع) فرمودند: فاطمه یعنی جدا شده از هر بدی.

چگونگی شهادت و خاکسپاری حضرت زهرا سلام الله علیها

 چگونگی شهادت و خاکسپاری حضرت زهرا سلام الله علیها

در منابع شیعه و سنی در زمینه شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام مطالبی اعم از تاریخی و روایی ذکر شده است که در این مطلب اجمالا به آن می‌پردازیم.

سلیم بن قیس می‌گوید:

از ابن‌عباس شنیدم كه می‌گفت: چون بیماری حضرت فاطمه علیهاالسلام شدید شد، علی‌علیه السلام را طلبید و فرمود:

"وصیت می‌كنم تو را كه بعد از من با امامه دختر خواهر من زینب ازدواج کنی و تابوت مرا چنانچه ملائكه برای من وصف كردند، بسازی، و نگذاری احدی از دشمنان خدا در[تشییعٍ] جنازه من حاضر شوند.

پس همان روز فاطمه علیهاالسلام از دنیا رحلت كرد. از صدای گریه، مدینه به لرزه در آمد و مردم را دهشتی روی داد مانند روز وفات حضرت رسالت صلی الله علیه و آله و سلم."

پس ابوبكر و عمر به تعزیه حضرت علی علیه السلام آمدند و گفتند:

تا ما حاضر نشویم بر دختر رسول خدا نماز نگزار.

چون شب رسید، حضرت علی علیه السلام، عباس و فضل پسر او و مقداد و سلمان و ابوذر و عمّار را طلبید و بر جنازه حضرت فاطمه علیهاالسلام نماز گزارد و او را دفن نمود. چون صبح شد، مقداد به ابوبكر و عمر گفت: ما دیشب فاطمه را دفن كردیم. عمر به ابوبكر گفت: نگفتیم چنین خواهند كرد؟ عباس گفت: فاطمه خود چنین وصیت كرده بود كه شما بر او نماز نخوانید.

چون شب رسید، حضرت علی علیه السلام، عباس و فضل پسر او و مقداد و سلمان و ابوذر و عمّار را طلبید و بر جنازه حضرت فاطمه علیهاالسلام نماز گزارد و او را دفن نمود. چون صبح شد، مقداد به ابوبكر و عمر گفت:

ما دیشب فاطمه را دفن كردیم. عمر به ابوبكر گفت: نگفتیم چنین خواهند كرد؟ عباس گفت: فاطمه خود چنین وصیت كرده بود كه شما بر او نماز نخوانید. عمر گفت: شما كینه قدیم خود را هرگز ترك نمی‌كنید، والله كه می‌روم او را از قبر در آورم و بر او نماز می‌كنم. امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود: به خدا سوگند اگر این کار را انجام دهی، شمشیر خود را از غلاف بكشم و در نیام نكنم تا تو را و جماعت بسیاری را به قتل رسانم. بعد از این، ایشان توطئه كردند كه علی علیه السلام را به قتل رسانند و گفتند: تا او را نكشیم ما به اهداف خود نمی‌رسیم. ابوبكر گفت: چه كسی این جرأت را می‌كند؟ عمر گفت: خالد بن ولید. پس او را طلبیدند و گفتند: می‌خواهیم تو را بر امر عظیمی بگماریم.

گفت: مرا بر هر کاری می‌خواهید بگمارید، اگرچه بر كشتن علی باشد. گفتند: از برای همین تو را طلبیدیم. خالد گفت: چه وقت او را به قتل برسانم؟ ابوبكر گفت: در وقت نماز در پهلوی او بایست، چون سلام نماز گوید گردن او را بزن. چون در آن وقت، اسماء بنت عمیس كه پیشتر همسر جعفر طیّار بود در خانه ابوبكر زندگی می‌كرد. بر توطئه ایشان مطلع شد، كنیزك خود را گفت: برو به خانه علی و فاطمه علیهاالسلام به دور خانه ایشان بگرد و این آیه را بخوان. " وَ جاءَ رَجُلُ مِن اَقصَا المَدینَةِ یَسعَی قَالَ یا مُوسَی اِنَّ المَلاَ یَاتَمِروُنَ بِکَ لِیَقتُلوکَ فَاخرُج اِنّی لَکَ مِنَ النّاصِحِین."(سوره قصص؛ آیه 20) چون كنیزك آمد و این آیه را خواند، علی علیه السلام فرمود: به خاتون خود بگو: خدا تو را رحمت كند، ایشان قدرت آن ندارند، اگر ایشان مرا بكشند چه كسی با ناكثان و قاسطان و مارقان قتال خواهد كرد. پس حضرت وضو ساخت و به مسجد رفت و مشغول نماز شد. خالد بن ولید آمد و در پهلوی آن حضرت ایستاد، پس ابوبكر در اثنای نمازش پشیمان شد، ترسید كه اگر علی علیه السلام شمشیر بكشد؛ اول او را بكشد، پس تشهدش را بسیار طول داد تا آن كه نزدیك شد تا آفتاب در آید، زیرا می‌ترسید كه اگر سلام بگوید خالد به گفته او عمل كند و فتنه‌ای بر پا شود، پس پیش از سلام نمازش گفت: ای خالد! مكن آنچه را گفته بودم، اگر بكنی تو را خواهم كشت.(كتاب سلیم بن قیس؛ ص 255/ احتجاج؛1/240) و این فتنه دفع شد.

علامه مجلسی می‌نویسد: در مدت زندگانی آن بانو علیهاالسلام بعد از پدر بزرگوارش، اختلاف نظر بسیاری میان خاصّه و عامّه می‌باشد، از شش ماه بیشتر و از چهل روز كمتر نگفته‌اند، و احادیث معتبر دلالت می‌كند بر آن كه بقای آن حضرت علیهاالسلام بعد از پیغمبر، هفتاد و پنج روز بوده است. ابوالفرج اصفهانی در كتاب مقاتل الطالبیین از حضرت امام محمّدباقر علیه السلام روایت كرده است: مدت بقای آن حضرت علیهاالسلام بعد از پدر خود؛ سه ماه بود.

بانوی دو عالم


آثار محبت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها

 

رسول اکرم صل الله علیه و آله و سلم خطاب به جناب سلمان:

ای سلمان محبت فاطمه سلام الله علیها در صد مورد پر مخاطره سود می بخشد، که آسانترین آنها: دم مرگ، قبر، محشر، صراط، و به هنگام حساب و کتاب است.( مقتل خوارزمی، ج 1/ص60)

 

یاس کبود

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دختر رسول گرامي اسلام صلی الله علیه و آله و همسر اميرمؤمنان علي بن ابي‌طالب علیه‌السلام يكي از بانوان قدسي عالم بشريت و مهتر زنان عالم است.

پيامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره وي فرمود: ففاطمة حوراء في صورة انسيّة، فاذا اشتقت الي الجنّة قبلت فاطمة، فأشمّ منها رائحة الجنّة(1)؛ فاطمه، حوري (بهشتي) است كه به صورت انسان آفريده شده است. من هرگاه مشتاق بهشت مي‌شوم به نزد فاطمه مي‌روم و بوي بهشت برين را از وي استشمام مي‌كنم.

حضرت فاطمه سلام الله علیها آخرين فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله از همسرش حضرت خديجه كبري سلام الله علیها است كه در سال پنجم بعثت پيامبر صلی الله علیه و آله در مكه معظمه ديده به جهان گشود.

در ايام هجرت پيامبر صلی الله علیه و آله اين بانوي شريف نيز به مدينه هجرت كرد و پس از مدتي با پسرعمويش علي بن ابي‌طالب علیه‌السلام ازدواج نمود. ثمره ازدواج مبارك آثار آنان دو پسر و دو دختر به نام‌هاي امام حسن‌مجتبي علیه‌السلام، امام حسين علیه‌السلام، حضرت زينب كبری سلام الله علیها وام‌كلثوم سلام الله علیها مي‌باشد.

همچنين در هنگام رحلت پدرش پيامبر خدا صلی الله علیه و آله به فرزند ديگري حامله بود كه رسول خدا صلی الله علیه و آله او را "محسن" نام نهاده بود. وليكن پس از رحلت پيامبر صلی الله علیه و آله ناملايمات فراواني از اصحاب پدرش به ويژه غاصبان خلافت اسلامي متحمل شد و بر اثر آن، جنين او سِقط و پيش از تولد در رحم مادرش شهيد گرديد.

حضرت فاطمه سلام الله علیها از آن پس بيمار شد و روز به روز حالش سخت‌تر گرديد تا اين كه در جمادی الاول سال يازدهم قمري ديده از جهان فروبست و روح ملكوتي‌اش به روح پاك و قدسي پدرش پيوست.فاطمه علیهاالسلام را همه می شناسند؛ حتی غیر مسلمانان نیز از او به قداست یاد می کنند. مهربانی، شجاعت، عصمت، دانش، تقوا و در یک کلام، فضلیت ها با نام فاطمه گره خورده است. فاطمه علیهاالسلام دختر پیامبر خداست که در قرآن، مقام والایش بیان شده است، قلب و جان پیامبر صلی الله علیه و آله که تاریخ، سفارش های ایشان را به محبت او و فرزندانش ثبت کرده است. نام فاطمه علیهاالسلام ، با مظلومیت هم گره خورده است و سوم جمادی الثانی، سالروز شهادت فاطمه زهرا علیهاالسلام ، بهترین فرصت برای گره زدن دل های شیدا بر گوهرهای حُسن اوست.

آ

مداحی ایام فاطمیه




๑╬๑ وای وای مادر ------>> حاج محمدرضا طاهری



๑╬๑ مگه اینا از بابام علی چی دیدن -------->> حاج محمدرضا طاهری



๑╬๑ مادرم فاطمه بی پناه است --------->> حاج محمدرضا طاهری



๑╬๑ یک طرف دست حق در طناب است ------->> حاج محمدرضا طاهری



๑╬๑ شبای فاطمیه حکایت دلای خستس -------->> حاج محمدرضا طاهری


๑╬๑
از چادر خاکیش بوی یاس پرپر میرسه ------>> حاج محمدرضا طاهری


๑╬๑ ای سایه ات بر سر من ------->> حاج محمدرضا طاهری


๑╬๑خون دل از غصه خوردم -------->>حاج محمدرضاطاهری


๑╬๑ وای مادر مادر مادر ------->> حاج محمود کریمی


๑╬๑باغبونی خسته لاله در خون نشسته ------>> حاج محمود کریمی


๑╬๑مادر مادر چشماتو واکن ------->> حاج محمود کریمی


๑╬๑ ای ماه مهربان طوبی قد کمان ------>>سید مهدی میرداماد

๑╬๑ ای دخت مصطفی که پدر ، خوانده مادرت ------->> حاج سعید حدادیان


๑╬๑ سرمایه محبت زهراست دین من -------->> حاج سعید حدادیان


๑╬๑ هوای گریه کرده باز چشمای نیمه باز من --------->> حاج محمود کریمی


๑╬๑ میمیرم و زنده میشم -------->> حاج محمود کریمی


๑╬๑ پاشو دخترت یه گوشه قنوت شفا گرفته ------->> حاج محمود کریمی


๑╬๑ زهرا ببین ای هم زبونم زیارت شبونم -------->>حاج محمدرضا طاهری

๑╬๑ ای دخت مصطفی که پدر ، خوانده مادرت ------->> حاج سعید حدادیان


๑╬๑ سرمایه محبت زهراست دین من -------->> حاج سعید حدادیان


๑╬๑ هوای گریه کرده باز چشمای نیمه باز من --------->> حاج محمود کریمی


๑╬๑ میمیرم و زنده میشم -------->> حاج محمود کریمی


๑╬๑ پاشو دخترت یه گوشه قنوت شفا گرفته ------->> حاج محمود کریمی


๑╬๑ زهرا ببین ای هم زبونم زیارت شبونم -------->>حاج محمدرضا طاهری

منبع : راسخون

منبع : راسخون

وصیت حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام

وصیت حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام

 

 

 

مطابق آنچه درمنابع معتبر نقل گردیده است؛ حضرتفاطمه زهرا سلام الله علیها بعد از وفات پدر بزرگوارش پیوسته غمناك، افسرده، محزون، پژمرده، گریان و نالان بوده و پس از وقایعی که در خانه آن حضرت پیش آمد دربستر بیماری افتاد، تا سرانجام دیده از جهان فانى فرو بسته و به دار بقا پیوست.

حضرت فاطمه علیهاالسلام هنگامی كه در خود احساس رحلت فرمود ام ایمن و اسماء بنتعمیس را صدا زد و دنبال حضرت على مرتضى شوهرش فرستاد و به حضرتش عرضه داشت پسرعمو! من خود را در حال عزیمت و ارتحال مى بینم و این بیمارى مرا ملحق به پدربزرگوارم مى نماید و هر لحظه به انتظار فرا رسیدن مرگ مى باشم اینك تو را به چیزهایی وصیت و سفارش مى نمایم آنگاه على مرتضى علیه السلام فرمود: اى دختر رسول الله (ص ) به هر چه می خواهى و انجام دادن آن را دوست دارى وصیت فرما تا من نسبت به وصیت تو عمل نموده و آن را انجام دهم.

 آنگاه حضرت كنار بستر همسرش فاطمه (ع ) نشست و آنان كه در خانه بودند بیرون نمود و خانه را از اغیارخلوت فرمود سپس در حالی كه اشك از چشمانش جارى بود آمادگى خود را براى شنیدن وصایاىهمسر عزیزش اعلام نمود.حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به على مرتضى(ع ) شوهر بزرگوارش عرض كرد. پسرعمو جان مطلب اول این است كهدر این مدت كه با هم معاشرت وزندگى كردیم من هرگز به شما دروغ نگفتم و خیانتى نكردم و در سراسر زندگى با تومخالفت و نافرمانى نداشتم در عین حال اگر از من قصورى سر زده و رنجى به دل گرفته اىمرا حلال كن.على علیه السلام با چشم اشكبار فرمود معاذالله به خداپناه مى برم توداناتر و نیكوتر و پرهیزكارتر و بزرگوارتر و خدا ترس تر از آنى كه از تو كوچكترین خطا و لغزشى سر زده باشد و من تو را به خاطر خلافى مورد سرزنش و نكوهش قرار دهم. همسرعزیزم جدائى و فقدان تو براى من بسیار سخت و دشوار است؛اما چه كنم كه چاره اىندارم به خدا قسم كه مصیبت رسول الله بر من تجدید گردید. رحلت و در گذشت تو بس بزرگ وفقدان تو بس امرى است عظیم (انالله و انا الیه راجعون) چه مصیبت دردناك و تلخ وناگوارى است به خدا سوگند كه این مصیبت را تسلایى نیست و این كمبود را جانشینى وجودندارد و هیچ چیزى نمی تواند تسلى بخش دل من باشد. بعد مدتى على و فاطمه با هم گریهنمودند و ناله سر دادند.آنگاه على علیه السلام سر فاطمه را بر روی سینه خود قرار دادو گفت: عزیزم به هر چه خواهى وصیت نما كه طبق آن عمل خواهم نمود و خواسته تو را بركار خود ترجیح مى دهم. سپس حضرت فاطمه به على فرمود: خداوند به تو از من پاداش خیر عنایتفرمای، نخستین وصیت من این است كه بعد از رحلت من با دختر خواهرم)امامه) ازدواج كنى زیرا او مانند خودم نسبت به فرزندانم مهربان است و مردان را درزندگى زن لازم است.سپس وصیت من به شما این است كه براى حمل جنازه ام تابوتىتهیه نمایید آن طور كه شكل آن را فرشتگان ترسیم نموده اند. على فرمود آن را برایمتوصیف كن و فاطمه (س ) بیان فرمود و آن حضرت دقیقاً به دستورش ‍ عمل نمود و تابوت موردتوصیف را تهیه کرد(نظر حضرت فاطمه (س) این بود كه حجم بدنش حتى بعد از مرگشآشكار نباشد.)

و نیز سومین وصیتم این است كه شبانه كه همه چشمها در خواب است مرادفن كن چرا که میل ندارم اشخاصى كه در حق من ظلم كرده اند در تشییع جنازه ام شركتنمایند و نگذار احدى از آنان بر جسد من نماز بخوانند.

 وجود مقدس امیرالمؤمنینعلى علیه السلام به وصایاى حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها گوش داد و دستورات او رابعد از وفاتش انجام داد.

وصیت نامه كتبى حضرت فاطمه زهراسلام الله علیها
بسم الله الرحمن الرحیم
هذا ما اوصت به فاطمه بنترسول الله اوصت و هى تشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا عبده و رسوله و ان الجنةحق  والنار حق و ان الساعة آتیته لاریب فیها و ان الله یبعث من فى القبور. یا علىانا فاطمة بنت محمد (ص ) زوجنى الله منك لاكون لك فى الدنیا والاخره انت اولى بىمن غیرى حنوطى و غسلنى و كفنى باللیل وصل ولدى السلام الى یوم القیامه .

بنام خداوند بخشنده مهربان

این وصیت نامه دختر رسول خداست در حالى وصیت مى كند كه شهادت می دهد خدایى جز خداى یگانه نیست و محمد (ص) بنده و رسول اوست و بهشت حق است و آتش جهنم حق است و روز قیامت كه هیچ شكى در آننیست فرا خواهد رسید و ذات الهى جمیع مردگان را از قبور برانگیزاند و زنده گرداندو همه را وارد محشر فرماید.

اى على من فاطمه دختر حضرت محمد هستم خدا مرا به ازدواج تو درآورد تا در دنیا و آخرت براى تو باشم و تو از دیگران بر من سزاوارترى.على جان حنوط و غسل و كفن كردن مرا در شب به انجام رسان و شب بر من نماز بگذار وشب مرا دفن كن و هیچ كس را اطلاع نده. اینك با شما وداع می كنم و بر فرزندانم تا روزقیامت سلام و درود می فرستم.

 این بود كیفیت رحلت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیهادخت گرامى حضرت خاتم الانبیاء محمد مصطفى علیهما آلاف التحیة والثناء كهپدر بزرگوارش هنگام رخت بربستن از دنیا به او بشارت داده و فاطمه علیهاالسلام بعد از رحلت پدر با اشتیاق فراوان به انتظار مرگ خود بود و پیوسته زبان حالش بهنغمه الهى(عجل وفاتى سریعا) مترنم بود.

درود بی پایان ما بر او و فرزندان پاکش باد.

منبع:

بحارالانوار، جلد 43، ص 214.